نوشته شده توسط : vavmusic

تیم طراحی Arnhard & Eck به تازگی اقدام به ساخت یک ویلای چوبی زیبا در باواریا آلمان دارد که هدف آن ساخت مکانی آرامبخش برای گذران تعطیلات و استراحت است به نحوی که فرد با طبیعت زیبا احساس همبستگی کند و به دور از هیاهو و شلوغی شهر با خیال راحت به استراحت بپردازد. در این خانه سعی شده برای هماهنگی بیشتر با طبیعت همه اجزای ویلا از چوب ساخته شود و علاوه بر فضای اصلی منزل یک فضای اختصاصی برای فعالیت های خاص مانند کتاب خواندن و گوش دادن به موسیقی و سرگرمی های دیگر با لذت بردن از منظره ی زیبای کوهستانی در نظر گرفته شده است.

ترمووود

 

تیم طراحی درباره این پروژه می گوید:

” ذهنیت ما از انجام این کار، نشان دادن کیفیت و زیبایی ساختمان با استفاده از قسمت بندی درست اجزا، مواد و عناصر بکار رفته در ساختمان بوده است، طوریکه سایز و اندازه کلی را به حاشیه براند. این خانه چوبی تنها ۴ متر عرض دارد و به همین خاطر محیط های اصلی خانه مانند آشپزخانه، غذاخوری، نشیمن و اتاق های خواب همگی از پلانی باز استفاده می کنند و توسط پله ها به یکدیگر متصل می شوند.”



:: بازدید از این مطلب : 174
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 31 شهريور 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vavmusic

نوازندگان سازهای مختلف به خاطر حالت های خاصی که باید به بدنشان بدهند یا گاهی به خاطر استفاده نادرست از یک ساز یا شیوه گرفتن و نواختن ناصحیح ممکن است به دردهای خاصی مبتلا شوند. هرچند در همه مردم درد عضلات شایع است اما بعضی از این دردها در نوازندگان بیشتر است مانند بیماری دیستونی فانکشنال که بیماری مخصوص نوازندگان است.

مهمترین علامت این بیماری ها درد است که میتواند در انجام نوازندگی مشکلات زیادی را بوجود آورد. این درد میتواند به علت مشکلات و بیماری های خاص نوازندگان در عضلات، تاندون ها، اعصاب و مفاصل آنها ایجاد گردد.

درد های با منشا عضلات

این دردها بر اثر انجام حرکات مکرر و تکرای ایجاد میشوند که بیش از توانایی فیزیولوژیک بدن است به همین خاطر به آنها Overuse syndrome هم میگویند.

علامت اصلی این بیماری درد است. محل درد برحسب نوع آلت موسیقی متفاوت میباشد ولی بیشتر در سر و گردن، کمر و ناحیه کتف و شانه است. این درد پخش بوده و نقطه ای نیست. در این بیماری ها به علت اینکه نوازنده اندام ها و مفاصل خود را در وضعیت های نادرستی قرار میدهد عضلات تحت نیروهای کششی غیر معمول قرار میگیرند و این موجب بروز درد میشود.

از طرف دیگر خسته شدن عضلات بر اثر نوازندگی طولانی مدت موجب فشار بیشتر به عضلات شده و درد را بیشتر میکند.

بهترین راه پیشگیری از این دردها داشتن یک پوزیشن و وضعیت درست و مناسب در هنگام گرفتن آلت موسیقی و نوازندگی است. تکنیک مناسب نوازندگی و حرکات مناسب انگشتان و دیگر مفاصل دست اهمیت زیادی در پیشگیری از این درد ها دارد.

ضعف عضلات نقش مهمی در ایجاد این دردها دارد پس همه نوازندگان باید نرمش های کششی تمام مفاصل بدن بخصوص مفاصلی که در حین نوازندگی بیشتر بکار میایند را بطور مرتب انجام دهند. همچنین باید نرمش های منظمی در جهت تقویت عضلات اندام فوقانی، شانه، گردن و کمر انجام دهند تا عضلات آنها در هنگام نوازندگی خسته نشوند.

خستگی عضلات ممکن است در ظاهر احساس نشود ولی عامل عمده درد کمر، گردن و شانه در نزد نوازندگان است.

کلاس آموزش آواز سنتی

درد های با منشا تاندون ها

علت این دردها ایجاد تاندینوپاتی و تنوسینوویت است. تاندینوپاتی به معنای خراب شدن تاندون است و این خرابی بیشتر در محل اتصال تاندون ها به استخوان های اطراف مفاصل ایجاد میشود. تنوسینوویت به معنای التهاب غلاف اطراف تاندون ها است و معمولا به علت حرکات مکرر یک اندام ایجاد میشود.

محل تاندینوپاتی و تنوسینوویت بسته به نوع آلت موسیقی متفاوت است. درد این بیمار یها بیشتر در دست، مچ دست و ساعد بوده و در نقاط خاصی از اندام احساس میشود.

مهمترین راه پیشگیری از این دردها داشتن یک پوزیشن و وضعیت درست و مناسب در هنگام گرفتن آلت موسیقی و نوازندگی است. تکنیک مناسب نوازندگی و حرکات مناسب انگشتان و دیگر مفاصل دست اهمیت زیادی در پیشگیری از درد ناشی از مشکلات تاندون ها دارد.

مشکل مفاصل

مهمترین مشکل مفاصل در نوازندگان ناپایداری آنها است مثلا یک مفصل متاکارپوفالانژیال شست ناپایدار در یک گیتاریست میتواند موجب حرکات غیر متعارف در این مفصل شود. این ناپایداری میتواند در دراز مدت موجب بروز آرتریت در مفاصل ناپایدار شود. در موارد خفیف میتوان برای غلبه بر این ناپایداری ها از اسپلینت های انگشتان استفاده کرد و در موارد شدید ناپایداری شست، ممکن است عمل آرترودز شست بتواند به بیمار کمک کند.

کلاس آموزش آواز پاپ

مشکلات عصب

در نوازندگان، بیماری های اعصاب معمولا به علت تحت فشار قرار گرفتن عصب بوجود میاید. بطور مثال سندروم کانال کارپ در نوازندگان پیانو به علت تنوسینوویت تاندون های خم کننده ایکه از مچ عبور میکنند ایجاد میشود.

در نوازندگان فلوت و ویولون به علت انداختن وزن آلت موسیقی بر روی قاعده انگشت سبابه ممکن است عصب انگشت تحت فشار قرار گیرد.

در نوازندگان گیتار به علت خم نگه داشتن مداوم مچ دست ممکن است عصب مدیان در کانال کارپ تحت فشار قرا رگیرد.

در نوازندگان ویولون به علت خم نگه داشتن مداوم مفصل آرنج ممکن است عصب اولنار تحت فشار قرار گرفته و موجب بروز سندورم تونل کوبیتال شود.

مشکل احتمالی دیگر کشیده شدن شبکه بازویی در کسانی است که شانه های شل و ضعیفی دارند. در نوازندگان سازهای زهی ممکن است در اعصاب انگشت نوریت (نوعی تومور خوش خیم عصب) ایجاد شود.



:: بازدید از این مطلب : 141
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 29 شهريور 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vavmusic

هر کشور آداب و رسوم مخصوص خود را دارد از قدیم برخی رسوم عروسی در اسکاتلند بوده است که هنوز هم پارجا مانده است. در این مقاله به این رسوم میپردازیم.

پیش گویی نام همسر آینده

اکثر اسکاتلندی ها به طور منطقه ای ازدواج می‌کنند از این رو جوانان از سنین پایین یاد می‌گیرند که چگونه همسر آینده شان را برگزینند و کاملاً می‌دانند که چه توقعاتی از همسرشان می‌توانند داشته باشند و برای اثبات نظر خودشان دست به کارهایی می‌زنند به عنوان مثال، جوانان در شرف ازدواج سیبی را کامل پوست می‌کنند (در حین پوست کندن، نباید پوست آن از وسط جدا شود.) سپس هنگامی‌که ساعت دوازده می‌شود، پوست سیب را دور سرشان می‌چرخانند، بعد آن را از بالای شانه چپ شان به هوا پرتاب می‌کنند.
هنگامی‌که پوست سیب به زمین می‌افتد، به شکل هر حرفی که درآید، همان حرف اول اسم همسر آینده شان را شکل می‌دهد. همچنین رسم است که دو فندق درسته را در آتش بیندازند. اگر فندق ها به آرامی‌ و بدون سر و صدا سوخته شوند، این نشانه خوش شانسی و خوشبختی خواهد بود. اما اگر فندق ها با سر و صدا و به حالت انفجار بسوزند، نشانه آن است که یافتن عشق حقیقی بسیار دشوار خواهد بود.

آداب والنتین روز چهارده فوریه یه تعداد مساوی از اسامی‌ زنانه و مردانه را روی چندین ورق کاغذ می‌نوشتند و آنها را درون چندین کلاه قرار می‌دادند. هر شخصی یک اسم خاص را از درون کلاهی بیرون می‌کشید. در آن صورت آن دو نفر در سال آینده نامزد یکدیگر محسوب می‌شدند. اکنون نیز رسم جدید فرستادن کارت های والنتین در روز چهارده فوریه از همان سنت پیشین نشأت می‌گیرد.
پسرها روی کارت های والنتین می‌نویسند: پستچی، پستچی، معطل نکن، درنگ جایز نیست، فوراً این پاکت را به نزد دختری برسان که قصد ازدواج با او را دارم. سپس پاکت را با کلمه SWALK (به معنای دوستت دارم) و یا با کلمه HOLLAND (به معنای قطعاً عشقمان تا ابد دوام می‌یابد و هرگز نمی‌میرد) مهر و موم می‌کنند و برای دختر مورد علاقه شان می‌فرستند. خود را پوشاندن این سنت در بسیاری از نقاط کشور اسکاتلند رایج بود، به خصوص در شهر ارکنی (شاید به خاطر وجود شب های سرد، تاریک، بلند و طولانی زمستانی آنجا)؛ والدین دختر و پسر از آنها درخواست می‌کردند که به تنهایی به اتاقی بروند و کنار یکدیگر بنشینند.
این عمل در حالی انجام می‌شد که هر دو لباس های بسیار پوشیده به تن داشتند و حتی دختر پاهای خود را با متکا یا ملحفه ای ضخیم خوب می‌پوشاند. به این ترتیب زوج جوان و نامزد می‌توانستند صمیمانه و در خلوت با هم صحبت کنند، نظریاتشان را با هم در میان بگذارند و شناخت بیشتری از یکدیگر پیدا نمایند. البته این رسم همیشه در خانه دختر صورت می‌گرفت. کندن اسم روی درخت یا سنگ حروف اول اسم زوج جوان اغلب روی تنه درختان یا روی سنگ ها و صخره ها کنده می‌شد. امروزه، برخی از این آثار کنده کاری هنوز هم وجود دارد.

منشأ جهیزیه انتظار می‌رفت که عروس مجموعه ای کامل از ملحفه و روبالشی، پتو، سفره، دستمال سفره و تزئینات پارچه ای اتاق (مثل پرده و غیره) را به خانه جدیدش ببرد. همچنین لازم بود که پدر دختر جهیزیه ای کاملی تهیه کند که اغلب شامل یک رأس گاو و یا گوسفند و یا مقدار قابل توجهی پول نقد می‌شد. به این ترتیب اکثر ملاکان (زمین داران) به خاطر تهیه جهیزیه دخترشان زیر بار قرض و بدهی می‌رفتند (به خصوص اگر تهیه آن جهیزیه باعث می‌شد که دختر مرفه تر جلوه کند و خواستگاران بهتری پیدا نماید!)

سال کبیسه

گفته می‌شود که در قرن یازدهم، ملکه مارگارت به دخترها اجازه داد که در صورت تمایلشان از پسر مورد نظرشان، درخواست ازدواج کنند. ملکه مارگارت این اسم را در تاریخ 29 فوریه یک سال کبیسه رواج داد. چندی بعد، رسم شد که اگر آن پسر پیشنهاد دختر را قبول نکند، مجبور می‌شد که در عوض یک دست پیراهن و یک جفت دستکش بچگانه برای دختر بخرد تا کینه را از دل او پاک نماید! پایتخت عروسی تا سال 1929، دخترها می‌توانستند از نظر قانونی بعد از رسیدن به سن دوازده سالگی و پسرها بعد از رسیدن به سن چهارده سالگی ازدواج کنند، گرچه ازدواج در آن سنین بسیار پایین به ندرت صورت می‌گرفت.
ولی بعد از شروع سال 1929،‌ سن قانونی ازدواج به شانزده سالگی صعود کرد. اگر چه در کشور اسکاتلند، رضایت و اجازه والدین به هیچ وجه لازم و ضروری محسوب نمی‌شود. در حالی که در کشور انگلستان تا وقتی که دختر و پسر به سن هیجده سالگی نمی‌رسیدند، اجازه و رضایت والدین اجباری بود. در نتیجه اگر دختر و پسری قبل از رسیدن به سن هیجده سالگی قادر به گرفتن رضایت و اجازه پدر و مادرشان نمی‌شدند، به کشور اسکاتلند می‌رفتند تا در آنجا به عقد یکدیگر درآیند.
از آنجایی که شهر مرزی Gretna Green حد فاصل انگلستان و اسکاتلند واقع شده بود، آنجا تبدیل به مکان دائمی‌ عقد و عروسی گشت. امروزه به طور سالانه بالغ به چهار هزار ازدواج و عقد در شهر Gretna صورت می‌گیرد، که به همین دلیل نام آنجا را پایتخت عروسی گذاشته اند. حالا این شهر مکانی جاذب و مشهور برای جهانگردان محسوب می‌شود، حتی برای افرادی که ازدواج نکرده اند. اعلان ازدواج دختر و پسر جوانی که قصد ازدواج داشتند، به کلیسا می‌رفتند و با صدای بلند اعلام می‌کردند که قصد ازدواج با یکدیگر را دارند.

اگر چه، حالا در برخی از جوامع رو به رشد، این اعلان ازدواج را در محضرها انجام می‌دهند. دختر و پسر مجبور بودند که دست کم پانزده روز قبل از ازدواجشان آن را اعلام کنند (البته این عمل نبایستی نهایتاً از سه ماه قبل از ازدواج صورت می‌گرفت.)

ارسال هدایا

دوستان و خویشاوندان دختر و پسر از قبل هدایایی تهیه می‌کردند تا به این شکل به آنها کمک کرده باشند تا آنها به راحتی قادر به تزیین منزل جدیدشان بشوند. سپس زوج جوان همه را دعوت می‌کردند تا هدایای دریافتی شان را ببینند، این رسم مختص غرب اسکاتلند یا گلاسو بود.
اگر چه در شهرهای دیگر شبیه این رسم مشاهده می‌شد. مهمانی زنانه و مردانه دخترها و پسرهایی که قصد ازدواج با یکدیگر را داشتند، بعد از خارج شدن از محل کارشان، چندین بادکنک، چندین پلاک L شکل و یک لگن را با خود حمل می‌کردند. (درون لگن را اغلب از نمک پر می‌کردند.) مقداری گل کاغذی نیز در دست می‌گرفتند و گاهی از یک چرخ دستی بهره می‌گرفتند تا بتوانند به راحتی در خیابان ها رژه بروند. به این ترتیب مردان رهگذر تشویق می‌شدند که پولی را در لگن بیندازند و به عروس آینده تبریک بگویند.
اگر چه هنوز هم این رسم در گوشه و کنار کشور اسکاتلند به چشم می‌خورد، ولی در حال از بین رفتن است.

زندگی مشترک (بدون ازدواج)

تا همین اواخر رسم بود که دختر و پسر به واسطه «سکونت و زندگی در کنار یکدیگر» خود را زن و شوهر اعلام کنند. البته امروزه، سنتی موسوم به زندگی مشترک بدون ازدواج وجود ندارد، ولی اندکی از زوج های جوان به اتفاق خانه ای می‌گیرند، آن را تزئین می‌کنند و بدون انجام دادن رسوم معمول ازدواج تشکیل خانواده می‌دهند. اکنون آمار ازدواج ها در اسکاتلند بیست و پنج درصد کمتر از مقداری است که بیست و پنج سال قبل صورت می‌گرفت.
همچنین درصد بچه هایی که به این ترتیب به دنیا می‌آیند، از بالاترین رقم در سر تا سر اروپا برخوردارند.

خدمات مجالس در تهران

ازدواج مجانی

اینگونه ازدواج ها بدین ترتیب صورت می‌گرفت که پدر عروس کل هزینه غذا و نوشیدنی را پرداخت می‌کند. مراسم عروسی در اسکاتلند معمولاً تا غروب آفتاب توأم با رقص و پایکوبی ادامه پیدا می‌کند. همچنین «عروسی یک پنی» نیز در آنجا رایج بود. به این شکل که هر مهمانی برای خودش غذا و نوشیدنی می‌آورد و اینگونه مراسم اغلب بیش از یک روز به طول می‌انجامیدند.

لباس عروسی

ملکه ویکتوریا رنگ سفید را برا پیراهن عروسی برگزید. تا قبل از آن عروس می‌توانست از هر رنگی برای لباسش بهره گیرد، به جز رنگ سبز (چرا که این رنگ مربوط به پریان بود) و رنگ سیاه (چرا که این رنگ مختص مرام سوگواری و عزاداری بود). به لحاظ سنتی هرگز نباید گره ای در روبان ها یا لباس عروس وجود داشته باشد، چرا که خوش یمن نیست.
ولی عروس می‌تواند بعد از اتمام مراسم عمل گره زدن را انجام دهد.

محل برگزاری مراسم عروسی

مراسم عروسی را می‌توانند در هر کجای کشور برگزار نمایند، به شرط آنکه وزیری تام الاختیار در آن منطقه در حال انجام وظیفه باشد. در نتیجه، برگزاری مراسم عروسی در اسکاتلند حتی روز قله های کوه و یا روی کشتی ها نیز امکان پذیر است. ولی اخیراً عقد و عروسی های شهری در محضرها صورت می‌گیرد. اگر چه اقداماتی در کانال های اطلاعاتی برای تغییر این رسم در دست است.

تنه زدن به یکدیگر

سابقاً رسم بود که عروس در هنگام خروج از کلیسا توپی تزئین شده را به پشت سرش پرتاب نماید. همچنین داماد هم وقتی از خانه خارج می‌شد و قصد داشت کلیسا را ترک کند، مقداری سکه به پشت سرش پرتاب می‌کرد.
در این هنگام بود که پسرهای جوان به سر و کله هم می‌زدند تا سکه ها را از آن خود نمایند. امروزه این رسم خیلی متداول نیست؛ چرا که پسر بچه ها برای برداشتن سکه به یکدیگر تنه می‌زدند و همدیگر را هل می‌دادند و در نتیجه خطر بروز اتفاقات تصادفی و شکستن سر و دست زیاد بود.

تشریفات مجالس در تهران

حلقه عروسی

سنت در دست گرفتن حلقه در انگشت سوم دست چپ به دوران رومن ها بر می‌گردد، ولی بعد از جنبش دین پیرایی در اسکاتلند در قرن شانزدهم، به عنوان یادگار و اثری پاپ وار (به سبک پاپ) در آنجا ممنوع اعلام می‌گشت.
در حالی که این رسم بار دیگر در قرن هفدهم متداول و رایج شد. در دست گرفتن حلقه توسط مردان یک سنت بسیار جدید به شمار می‌آید.

کیک همراه با زیورآلات

سابقاً کیک عروسی (گونه ای نان کوچک) را مادر عروس می‌پخت. سپس یک تکه از آن را بالای سر عروس می‌بریدند و اگر آن به تکه های کوچکتر تقسیم می‌شد، آن را ازدواجی موفقیت آمیز و پر ثمر تلقی می‌کردند. امروزه باب شده که عروس و داماد با یکدیگر کیک را ببرند. چرا که قبلاً عروس به تنهایی آن را قاچ می‌کرد. همه مدعوین یک تکه کیک می‌خوردند و مقداری از آن را هم برای افرادی می‌فرستادند که برای عروس و داماد هدیه خریده بودند.
چندی بعد، رسم شد که رویه کیک را با میوه تزئین کنند و زیورآلات ارزان قیمت کوچکی هم درون آن جای دهند تا به این ترتیب مهمانان مجبور شوند که با احتیاط آن را بخورند و در حین خوردن به آن چشم بدوزند!

تشریفات عروسی در تهران

خانه جدید

در قدیم، پول نقد در دست مردم کمتر بود و در نتیجه عروس و داماد قادر نبودند بعد از اتمام مراسم ازدواج به ماه عسل بروند. از این رو، آنها بعد از اتمام مراسم عروسی و پذیرایی به اتقاق به خانه جدیدشان می‌رفتند. داماد از آستانه در دست عروس را می‌گرفت تا در طول راه عروس سکندری نخورد و به زمین نیفتد، چرا که در غیر اینصورت آن را به نشانه بدشانسی تلقی می‌کردند



:: بازدید از این مطلب : 183
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 27 شهريور 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vavmusic

مینا آتشی: بر خلاف تصور عموم جامعه که گمان می‌کنند، موزیسین‌های کشور در رفاه مالی قرار دارند اما در حقیقت بسیاری از آن‌ها برای اجرایی کردن ایده‌های موسیقایی خود با محدودیت‌های مالی مواجه هستند.

 

به گزارش صفحه اخبار موسیقی واوموزیک یکی از بحث‌های مهم و دامنه‌دار در عرصه موسیقی راجع به اقتصاد این هنر است که تأثیر بسیاری می‌تواند روی سطح کیفی موسیقی نیز بگذارد. این‌که هنر شغل است یا نه، سال‌هاست محل بحث است و بسیاری از هنرمندان آراء متفاوت خود را در این زمینه ارائه کرده‌اند اما یقیناً همه هنرمندان متفق‌القول هستند که هیچ هنری بدون چرخه اقتصاد پایدار نمی‌ماند.

"موسیقی شغل نیست، عشق است". حتماً این جمله را از زبان بسیاری از موزیسین‌های کشور شنیده‌اید. هر کسی هم که این جمله را ‌می‌گوید، اطمینان کنید که به آن باور دارد چون آدم‌هایی برای کسب درآمد می‌توانند راه‌های سریع‌تر و بهتری را به جای فعالیت در عرصه موسیقی انتخاب کنند. هر موزیسینی که وارد این حرفه می‌شود، از آینده مسیر خود مطمئن نیست و اصلاً نمی‌داند که می‌تواند در این حرفه موفق شود و کسب درآمد کند یا نه. بنابراین در وهله اول این عشق است که موزیسین را به سمت دنیای پر رمز و راز موسیقی می‌کشاند و انگیزه اقتصادی، آخرین اولویت موزیسین‌های عاشق است؛ ولیکن این هنر برای بقای خود به اقتصاد نیاز دارد و اقتصاد را نمی‌شود از موسیقی جدا دانست.

تصور عموم مردم نسبت به هنرمندان و به خصوص فعالان حوزه موسیقی این است که همه آن‌ها از درآمد و امکانات بسیار بالایی برخوردارند و هیچ‌وقت در مضیقه اقتصادی قرار نمی‌گیرند اما شاید واقعیت اتفاق بسیار متفاوت از تصور جامعه است. این تصور ممکن است در خصوص تعدادی از آن‌ها درست باشد ولی وقتی پای سخنان اکثریت موزیسین‌های ایرانی بنشینید، متوجه می‌شوید که وضعیت اقتصاد موسیقی چندان مناسب نیست و اکثریت موزیسین‌ها به سختی از این هنر ارتزاق می‌کنند.

شاید نگاه عموم جامعه بیشتر به خوانندگان و گروه‌هایی است که در سالن میلاد، برج میلاد و تالار وحدت کنسرت می‌گذارند اما واقعیت این است که همه موسیقی ایران به این خوانندگان و گروه‌ها خلاصه نمی‌شود. تعداد گروه‌ها و خوانندگانی که توانایی پر کردن سالن‌های بزرگ شهر تهران را دارند، در مقابل تعداد کل فعالان حوزه موسیقی ناچیز است و همه این‌ها را نباید به یک چشم دید. باید این‌طور فکر کرد که اگر بعضی از خوانندگان در طول یک ماه چند سانس اجرا را در سالن میلاد روی صحنه می‌برند، خوانندگان، گروه‌ها و ارکسترهایی هم وجود دارند که در طول سال فقط دو-سه مرتبه فرصت اجرا پیدا می‌کنند و بعضی از آن‌ها نه تنها از اجرای‌شان به درآمد آنچنانی نمی‌رسند، بلکه از جیب خودشان هزینه می‌کنند تا بتوانند روی صحنه بروند و موسیقی بنوازند.

این روزها ضبط یک قطعه ساده موسیقی در استودیوها نیازمند هزینه میلیونی است و اگر موزیسین‌های دغدغه‌مند بخواهند یک اثر موسیقایی ارکسترال ضبط کنند، این هزینه حتی تا چند میلیون نیز افزایش پیدا می‌کند. ضبط یک آلبوم هم از 5 تا 100 میلیون تومان می‌تواند هزینه بردارد و به این‌ها باید هزینه‌های جانبی را نیز اضافه کرد. در بازار فعلی موسیقی ایران فقط چند خواننده و گروه مشخص هستند که می‌توانند پیش از تولید آلبوم با تهیه‌کنندگان و اسپانسرها قرارداد ببندند و هزینه تهیه آلبوم را از تهیه‌کننده و اسپانسر بگیرند. فروش آلبوم این موزیسین‌ها تضمین شده است و به همین خاطر آن‌ها دغدغه مالی برای انتشار آلبوم‌شان ندارد. اما مگر تعداد چنین موزیسین‌هایی چند نفر است و چند درصد از سهم بازار موسیقی را به خود اختصاص می‌دهند؟ بقیه موزیسین‌های کشور به سختی تهیه‌کننده پیدا می‌کنند و درآمد ناشی از انتشار آلبوم‌شان هم نمی‌تواند هزینه تولید آلبوم را پوشش بدهد. در مورد کنسرت هم همین اتفاق می‌افتد و بسیاری از موزیسین‌هایی که موسیقی خاص تولید و اجرا می‌کنند، کمترین سودی از برگزاری یک کنسرت به دست نمی‌آورند و همه درآمد آن‌ها هزینه اجاره سالن و تبلیغات می‌شود.

در میان فعالان حوزه موسیقی، وضعیت اقتصاد و درآمد ترانه‌سرایان و نوازندگان به مراتب از وضعیت خوانندگان، آهنگسازها و تنظیم‌کننده‌ها نامناسب‌تر است. قیمت ترانه‌ها مابین 200 هزار تومان تا 5-6 میلیون تومان است اما فقط برخی از ترانه‌سرایان و ترانه‌های مطرح آن‌ها به قیمت‌های بالا فروش می‌رود و قیمت بقیه ترانه‌ها به مراتب‌ پایین‌تر است. یک ترانه‌سرا حتی اگر در طول سال 10-15 ترانه خود را هم به آهنگسازها و خوانندگان بسپارد، باز هم در طول یک سال درآمد قابل توجهی به دست نمی‌آورد و روی این کار به عنوان منبع ارتزاق نمی‌تواند حساب کند.

وضعیت نوازندگان کشور هم به همین شکل است. نوازندگانی که در ارکسترهای سمفونیک و فیلارمونیک نوازندگی می‌کنند، ماهانه یک حقوق ثابت می‌گیرند که این حقوق کفاف بسیاری از مخارج آن‌ها را نمی‌دهد و حتی نمی‌تواند هزینه ابتیاع یک ساز با کیفیت را هم پوشش بدهد. مشکل دیگری که بسیاری از نوازندگان مطرح ارکسترهای کشور دارند این است که آن‌ها به محض این‌که در یک اثر استودیویی پاپ نوازندگی می‌کنند، مورد هجمه فعالان حوزه موسیقی کلاسیک قرار می‌گیرند و از طرفی، نوازندگان برخی از گروه‌ها اجازه نوازندگی در گروه‌های دیگر هم ندارند. این محدودیت‌ها باعث می‌شود نوازندگان ایرانی نتوانند به خوبی از موسیقی ارتزاق کنند.

موسیقی از معدود هنرهایی است که روی پای خودش ایستاده و بدون کمک دولت به کار خودش ادامه می‌دهد. در تولید یک آلبوم موسیقی یا برگزاری یک کنسرت، نه تنها هیچ سوبسیدی از سوی دولت‌ به گروه‌های اجراکننده داده نمی‌شود، بلکه این گروه‌ها لزوماً باید هزینه هنگفتی را برای مالیات و اجاره سالن‌های دولتی بپردازند. این وضعیت شاید برای برخی از موزیسین‌ها چیزی را تغییر ندهد اما قطعاً گروه‌هایی که موسیقی خاص تولید می‌کنند را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد.

بسیاری از موسیقی‌ها از جمله موسیقی‌های کلاسیک و سمفونیک و یا موسیقی‌های بومی نیازمند حمایت‌های دولتی هستند چون این موسیقی‌ها به خودی خود نمی‌تواند از پس مخارج‌شان بر بیایند اما در ایران شرایط برای همه یکسان است و به همان اندازه از یک گروه موسیقی نواحی و کلاسیک هزینه اجازه سالن گرفته می‌شود که از خوانندگان پر فروش پاپ نیز گرفته می‌شود، در حالی‌که وضعیت درآمدزایی این دو با یکدیگر قابل قیاس نیست. تفاوت درآمدزایی گروه‌های موسیقی پاپ با گروه‌های موسیقی کلاسیک و بومی و یا گروه‌هایی که موسیقی خاص تولید می‌کنند نشان می‌دهد که لازم است دولت به برخی از این گروه‌ها کمک‌های بیشتری کند. بهترین کمکی که دولت می‌تواند به این گروه‌ها انجام بدهد هم این است که مالیات و هزینه کمتری از آن‌ها برای اجاره سالن‌های دولتی بگیرد تا این‌ گروه‌ها بتوانند راحت‌تر به روی صحنه بروند.

مشکلی که در حوزه موسیقی وجود دارد و باعث می‌شود به جز عده‌ای اقلیت پرفروش، سایر فعالان این حوزه دچار مشکلات مالی شوند این است که هنر موسیقی به عنوان یک شغل به حساب نمی‌آید. در شرایط فعلی که به خاطر پیشرفت تکنولوژی و فراگیر شدن دنیای اینترنت، در بازار موسیقی ایران نقض کپی رایت صورت می‌گیرد، لازم است هنر موسیقی و بسیاری دیگر از مشاغل هنری به عنوان شغل هنری معرفی شوند و تعریف مشخصی در قانون درباره این حیطه‌های هنری ایجاد شود. تا زمانی که وزارت کار و امور اجتماعی یک موزیسین را به عنوان یک آدم شاغل در نظر نگیرند، طبیعی است که هنرمندان فعال در حوزه موسیقی نتوانند از این حرفه ارتزاق کنند و به سراغ مشاغل دوم بروند.

در سال‌های اخیر بسیاری از موزیسین‌های کشور از این مسأله که درگیر شغل دوم شده‌اند، گلایه می‌کنند و خیلی‌ها هم دچار این وضعیت هستند اما دوست ندارند آن را بیان کنند. طبیعتاً هیچکس دوست ندارد یک هنرمند را مشغول انجام حرفه‌های دیگر ببیند و همه می‌خواهند هنرمندان در وجهه هنری خودشان باقی بمانند. شاید اگر در وزارت کار و امور اجتماعی، خوانندگی، آهنگسازی، ترانه‌سرایی و تنظیم موسیقی به عنوان مشاغل هنری تعریف شوند و وضعیت ارتزاق هنرمندان حوزه موسیقی مشخص شود، این افراد با فراغ بال بیشتری دست به خلق هنری بزنند و موسیقی کشور با پیشرفت بیشتری مواجه شود اما صد حیف که فعلاً به جز برخی از موزیسین‌ها که در اقلیت هستند، مابقی این هنرمندان برای آن‌که تفکرات و ایده‌های موسیقایی خود را به منصه ظهور و بروز برسانند، با محدودیت‌های مالی مواجهند و بسیاری از آن‌ها از این اتفاق دچار سرخوردگی شده و موسیقی را کنار گذاشته‌اند.



:: بازدید از این مطلب : 295
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 25 شهريور 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vavmusic

سفارت جمهوری کره در ایران با همکاری مرکز همایش های برج میلاد تهران به مناسبت پنجاه و پنجمین سالگرد ایجاد روابط دیپلماتیک ایران و کره جنوبی کنسرت موسیقی سنتی برگزار می کند.

به گزارش صفحه اخبار موسیقی واوموزیک به نقل از مهر، به مناسبت پنجاه و پنجمین سالگرد روابط دیپلماتیک ایران و کره جنوبی، کنسرت موسیقی سنتی به همت سفارت جمهوری کره در ایران و همکاری مرکز همایش های برج میلاد تهران ساعت ۱۸ روز شنبه ۲۵ شهریور در فضای باز این مجموعه برگزار می شود.

اجرای موسیقی کوبشی و حرکات آکروباتیک از آیین های نمایشی جشن برداشت محصولات کشور کره جنوبی، اجرای موسیقی آذربایجانی با همکاری نوازندگان کره ای، موسیقی طبل سنتی «پونگ – مول نری»، حرکت نمایش سنتی بشقاب بازی «بانانوری»، هنر نمایشی «سنگ – مو نوری» و بند بازی از جمله برنامه هایی است که برای این اجرای موسیقایی - نمایشی تدارک دیده شده است.

ویژه برنامه «شب کره ای» ساعت ۱۸ روز شنبه ۲۵ شهریور ماه در فضای باز برج میلاد برگزار می شود، این در حالی است که ورود برای شهروندان تهرانی برای تماشای کنسرت آزاد اعلام شده است.



:: بازدید از این مطلب : 166
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 24 شهريور 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vavmusic

موسیقی کلاسیک، پایه ای برای هر نوع موسیقی است. موسیقی کلاسیک ایرانی هم پایه و اساس هر نوع موسیقی مرتبط است. اینجا بحث موسیقی کلاسیک غیرایرانی است.

به نظرم نمی توان با قاطعیت گفت موسیقی کلاسیک «غربی»، چون جریان کلاسیک از غرب خیلی دور تا روسیه در شرق پیش می آید. امروز اتفاقات مهمی در آمریکای شمالی حتی آمریکای جنوبی و آسیای شرقی در این جریان رخ می دهد هرچند آغاز و سرچشمه آن در اروپاست. در حال حاضر در همه دنیا این موسیقی اصطلاحا کلاسیکال جریان دارد. مساله مهم این است که موسیقی دوره های مختلف کلاسیک بستر خوبی برای آموزش است ولی متاسفانه به درستی در ایران به آن پرداخته نمی شود.این عدم توجه دلایل مختلفی دارد. یک دلیل این است که به کارهای پایه کمتر توجه می شود و دوم این که ظاهرا دوستان متولی فرهنگ به اولین چیزی که توجه دارند، پرمخاطب بودنِ یک اثر هنری یا یک جشنواره است و کمتر به اصالت آن می پردازند.

آموزشگاه موسیقی

در حال حاضر تنها کسانی که دغدغه این موسیقی را دارند هنرجویانی هستند که در این زمینه تحصیل کرده و با عشق و بدون توجه به سرنوشت مالی این جریان و بدون توجه به این که کار از نظر مخاطب چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد، کار می کنند و به هر ترتیبی همراه با کسانی که دوستدار این نوع موسیقی هستند، این مسیر را ادامه می دهند. بدترین اتفاقی که می تواند برای تحلیل یک موضوع بیفتد این است که ما دست به مقایسه بزنیم. یعنی مثلا موسیقی کلاسیک غربی را با موسیقی سنتی ایرانی یا هر دو این ها را با موسیقی پاپ مقایسه کنیم. این مقایسه به هر ترتیب و از هر جهتی که صورت بگیرد، می تواند گمراه کننده باشد. زمانی ممکن است یکسری جامعه شناس بخواهند اثر اجتماعی یک پدیده به لحاظ تاثیر گذاری روی جامعه را بررسی کنند. چنین بررسی و تحلیلی شاید از دید جامعه شناسی مفید یا لازم باشد اما در این حوزه که ما داریم بحث می کنیم چنین بررسی و مقایسه ای محلی از اعراب ندارد. موسیقی کلاسیک یک پدیده است و ما باید آن را در جای خودش مورد بررسی قرار دهیم. نکته مهم این که این موسیقی اگر مورد مقایسه با موسیقی پاپ قرار نگیرد کم مخاطب نیست بلکه نسبت به موسیقی پاپ مخاطبش کمتر است.ویژگی این موسیقی این است که هر چقدر مخاطب ظرایف فنی و ساختاری موسیقی را بیشتر بداند بیشتر از آن لذت می برد و هر چقدر بیشتر آن را گوش کند مشتاق تر می شود.

کلاس آموزش آواز سنتی

این مساله خیلی مهم است و برنامه هایی مثل «هفته موسیقی کلاسیک تهران» می تواند از این جهت هم مفید باشد که عده بیشتری جذب این نوع موسیقی شوند و به مخاطبان این موسیقی بپیوندند. متاسفانه در کشور ما اجرای خوب این آثار تعدادشان کم است و این مساله باعث می شود چنین جریان هایی بیشتر به سمت جریان های آماتوری موسیقی کلاسیک میل کند. درحالی که ما باید یک جریان حرفه ای موسیقی کلاسیک هم داشته باشیم. ممکن است حرفه خیلی پردرآمدی نباشد اما باید وجود داشته باشد. مثلا آموزش موسیقی کلاسیک به صورت حرفه ای وجود دارد. آموزشگاه هایی هستند که در آنها یکسری افراد از طریق تدریس موسیقی کلاسیک ارتزاق می کنند. جریان اجرای موسیقی کلاسیک هم باید به چنین جایگاهی برسد. ما می توانیم سالن هایی داشته باشیم که این ها به صورت هفتگی و دائم اجرای موسیقی کلاسیک داشته باشند. به این شکل مخاطب خاص این موسیقی می تواند مطمئن باشد که مثلا یک عصر پنجشنبه خود را می تواند با یک اجرای خوب کلاسیک سر کند.

کلاس آموزش آواز پاپ

فردین خلعتبری



:: بازدید از این مطلب : 185
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 23 شهريور 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vavmusic

آنقدر لذتبخش است که حتی غیرحرفه ای ترین آدم ها هم گاهگداری در خلوت تجربه اش می کنند و در واقع اکثر انسان ها حداقل برای لحظاتی زیر آواز زده اند و خوانده اند.

بحث ما درباره مردم عادی نبود اما از آنجا که این روزها غیرحرفه ای ها به شکل پر و پیمان در بازار حرفه ای ها حضور دارند و کم کم دارند صاحبخانه هم می شوند، خود به خود ماجرای غیرحرفه ای ها و حرفه ای ها با هم گره خورده است.

بازار شلوغ یا بازار خلوت؟!

این روزها موسیقی پاپ ما به شکل وحشتناکی شلوغ شده است. تعداد خواننده ها دارد به شکل تصاعدی بالا می رود و کمتر کسی هست که در میان اطرافیان و دوستان و آشنایانش یک خواننده یا شبه خواننه را نشناسند.

البته بعضی ها می گویند این تعداد خواننده برای یک جمعیت ۸۰ میلیونی چیزی نیست. بله درست اما وقتی همچنان موسیقی پاپ ما ۷، ۸، ۱۰ نفر خواننده «پولساز» و «کنسرتی» دارد، نتیجه می گیریم که مملکت ۸۰ میلیونی ما بازار موسیقی پاپ نیست و جمع مخاطبان موسیقی ما بسیار بسیار کمتر از تعداد افراد کشورمان است.

بنابراین رشد قارچ گونه تعداد خواننده های پاپ ایران جز اینکه بازار را شلوغ کند و همان خوب ها هم در لابلای شلوغی ها گم شوند و کارشان به چشم نیاید، حسن دیگری ندارد.

وقتی از مادرت قهر می کنی؟!

البته طبیعی است که هر انسانی این حق را دارد تا شانس خود را در هنر مورد علاقه اش امتحان کند اما هر هنری از جمله موسیقی یک سری شالوده ها و اقتضائات دارد که اگر پایه ای ترین و ساده ترین آن فاکتورها را نداشته باشی نباید وارد آن شوی. اما متاسفانه در کشور ما بعضی هایی اقدام به تولید تک آهنگ یا حتی آلبوم می کنند که شاید صدایشان حتی مورد پسند و علاقه مادر و پدرشان هم نباشد و در واقع کوچکترین استعدادی در زمینه خواندن ندارند اما چون به دنبال «جلب توجه» و «دیده شدن» هستند، پی کار را می گیرند و از آنجا که موسیقی در کشور ما هنر ارزانی است و بازار اینترنتی هم نظارت و ممیزی ندارد، به ضرب و زور یک قطعه تولید می کنند و عجبا که گاهی به موفقیت هم می رسند!!! خلاصه حکایت همان از مادر قهر کردن است و خواننده شدن.

کلاس آموزش آواز سنتی

صدای خوش

سابق بر این «صدای خوش» فاکتور بسیار مهمی برای خواننده شدن بود. اگر کسی صدای خوبی داشت و خواندن بلد نبود، تعلیمش می دادند و سعی می کردند الماس حنجره اش را صیقل دهند تا این «صوت زیبا» با بهترین حالت به گوش شنونده برسد و شنوندگان آن صدا از شنیدنش لذت ببرند.

اما این روزها ظاهرا این فاکتور کاملا فراموش شده و تفاوت چندانی میان یک حنجره طلایی با یک صدای ناموزون نیست و هر کسی با هر جنس صدایی که دارد وارد کارزار می شود و می خواند. در واقع فاکتور «صدای خوب داشتن» تقریبا از جمع فاکتورهای اصلی خوانندگی خط خورده است!

جالب تر اینکه تازگی ها کسانی که «صدای ناخوش» و «ناکوک» دارند و گوش آزار هستند، بیشتر مورد توجه قرار می گیرند و توجیهش نیز این جمله است: صدایش «خاص» است!

خوب خواندن

خیلی ها این دو را با هم یکی می دانند اما حقیقت این است که «خوب خواندن» با «صدای خوش» داشتن کاملا متفاوت است.

«خوب خواندن» اسمش روی خودش است و در واقع مهمترین اصل برای خواننده شدن است. کسی که می خواهد خواننده شود باید بلد باشد بخواند و در واقع نحوه استفاده از تارهای صوتی اش را بداند.

این «خوب خواندن» هم ذاتی است و هم اکتسابی و البته بخش اکتسابی و در واقع آموزشی آن اکیداً لازم است. یک خواننده دست کم باید تئوری و سلفژ را بلد باشد و اگر مراحل یادگیری بیشتری را طی کند که بسیار عالی است. دقیقا همین «خوب خواندن» است که باعث می شود کسی که رنگ صدای ویژه ای هم ندارد، فرصت حضور در دنیای خوانندگی را پیدا کند و گاهی نیز موفق شود.

کلاس آموزش آواز پاپ

نت خواندن

اینکه خواننده پاپ باید نت خواندن را بلد باشد، الزامی نیست اما طبیعی است خواننده ای که این توانایی را دارد، چندین و چند پله از دیگران جلوتر است و روی کارش تسلط بیشتری دارد. در موسیقی پاپ ما تعداد خواننده هایی که بلدند نت بخوانند به تعداد انگشتان یک دست هم نمی رسد. باور کنید بهترین خواننده های ما هم از این هنر بی بهره اند و از آن ناراحت کننده تر این است که شوقی هم برای یادگیری اش ندارند و آنقدر درگیر فلان کنسرت و بهمان اجرای ارگانی هستند که وقت نمی کنند صفحه اینستاگرام شان را آپ دیت کنند. چه رسد به یادگیری «کنتر پوان» و اینجور مسخره بازی ها!!!

در هر صورت «نت خوانی» توقع بسیار زیادی از خواننده های موسیقی پاپ ماست. در واقع آنقدر کمبود و عدم توازن در داشته های خواننده های ما وجود دارد که هیچ کس سراغ این یکی نمی رود. فعلا اولویت ها تغییر کرده است!

ترانه

فرض کنیم یک نفر که صدای خوش دارد یا ندارد و خوب می خواند یا خوب نمی خواند، می خواهد وارد دنیای خوانندنگی پاپ شود. این دوستمان اصلا کار سختی در پیش ندارد و به آسانی می تواند یک آلبوم یا یک تک آهنگ تولید کند. از آنجا که در بازار غیرحرفیه ای ما تهیه کننده ها برای حرفه ای ها هم پول خرج نمی کنند، طبیعتا این دوست تازه کار و تازه وارد باید خودش دست به جیب شود.

قدم اول انتخاب ترانه است. این دوست خواننده اگر اوضاع مالی اش متوسط رو به بالا باشد می رود سراغ ترانه سراهای معروف یا نسبتا معروف. اسامی شان را هم که خودتان می دانید. بسیار ساده شماره تماس این رفقا را پیدا می کند. قرار می گذارد و از هر کدام چند ترانه ای می خواند و در نهایت انتخاب می کند.

اگر هم وضع مالی اش مساعد نباشد، در همین فیس بوک کلی ترانه سرای خوب یا حتی بد داریم که حاضرند ترانه هایشان را مفت و مجانی در اختیار هر خواننده ای قرار دهند تا به نحوی در بازار حضور داشته باشند.

بنابراین ترانه گرفتن، مرحله آسانی از کار است. البته گاهی هم «شعر و ملودی» آماده را برای خواننده تازه وارد می گذارند تا بشنود که آن هم ماجرای خاص خودش را دارد.

ملودی

مرحله دوم ملودی کار یا آهنگی است که روی ترانه سوار می شود. بیشتر اوقات همانه ترانه سرایی که کارش توسط خواننده تازه وارد انتخاب شده، تیمی دارد که با او همکاری می کند. بنابراین همه سعی اش را می کند تا خواننده را مجاب کند که ساخت ملودی و حتی تنظیم را به رفقای خودش بسپارد. اگر موفق شد که فبها اگر هم نه این خواننده است که دنبال ملودی ساز می گردد و دست آخر یکی را برمی گزیند.

البته داریم خواننده های تازه واردی که در همان بدو امر، ملودی کارها را خودشان می سازند و نیازی به ملودی ساز ندارند. از آنجا که اصولا موسیقی پاپ ما دچار «فقر ملودی ساز» است خیلی هم توفیری نمی کند. تازه می شود یک ملودی خوب خارجی هم انتخاب کرد و از یک ترانه سرا خواست که رویش شعر بنویسد.

منظور اینکه در بازار بلبشوی پاپ ما همه چیز می تواند دقیقا به همین آسانی پیش رود.

تنظیم

حالا نوبت تنظیم است. اگر ترانهس را موفق شده باشد مخ خواننده را بزند و کل کار را با هم تیمی هایش انجام دهد که تکلیف روشن است... اگر هم نه احتمالا خود ملودی ساز توانایی تنظیم ملودی اش را دارد و این کار را انجام خواهد داد. در غیر اینصورت از آنجا که خود خواننده تازه وارد هرگز نمی تواند بخش فنی و دشوار تولید یعنی تنظیم را انجام دهد، باید یک تنظیم کننده را انتخاب کند و شعر و ملودی را به او بسپارد.

موسیقی پاپ ما فراوانی «تنظیم کننده» دارد و خواننده می تواند با هر بودجه ای که دارد در این بازار، فرد مورد نظرش را برگزیند. گاهی هم اصلا «مورد نظر بودن» و «برگزیدنی» در کار نیست و همین که یک نفر ادعا کند که تنظیم کننده است، کافی است تا خواننده تازه وارد احساس کند به هدف زده و سریعا کارش را به او بسپارد. صرفنظر از اینکه این دوست مدعی، چه کارنامه ای دارد و در چه ژانر و سبکی بهتر تنظیم می کند! در نهایت چون هزینه ساز و نوازنده زیاد است، کار الکترونیک تنظیم و آماده اجرا می شود.

و حالا آماده انتشار است

بعد از اینکه کار تنظیم شد، خواننده تازه وارد از یک استودیو وقت می گیرد و چند ساعته کارش را می خواند و البته اصلا جای نگرانی وجود ندارد. «اتو تیون» و «ملوداین» هستند و هر نوع صدا و هر سبک خواندن را «آبرومند» و «قابل شنیدن» می کنند. این دو نرم افزار البته برای هر خواننده ای حتی بهترین ها و خوش صداترین ها نیز کاربرد دارند اما شدت و ضعفش متفاوت است.

خواننده خوش صدا و کاربلد از آنها برای «کوک تر» شدن صدایش بهره می گیرد و خواننده نابلد برای «خواننده نشان داده شدن».

این در واقع تفاوت ماجراست. در نهایت یا خود تنظیم کننده یا صدابردار همان استودیو یکی دو ساعتی وقت می گذارد و کار را میکس و مستر می کند و اولین قطعه آقای خواننده تازه وارد آماده انتشار است.

... و پخش می شود

در نهایت خواننده کارش را به دست واسطه های اینترنتی می سپارد و خوب یا بد، قوی یا ضعیف کارش پخش می شود. شاید تعداد دانلودها و پلی های کارش حتی به عدد ۱۰۰۰ هم نرسد ولی همین که خوانده و منتشر شده برایش بس است و از نظر روحی ارضا شده است.

حالا در فیس بوک و اینستاگرامش که کلا ۴۰۰ یا ۵۰۰ دوست و فالور دارد شروع می کند به نوشتن و با ابراز تشکر از کسانی که ظاهرا حمایتش کرده اند، از کار آینده اش می گوید و دست آخر می نویسد دوستتون دارم چیزی شبیه به همان «من متعلق به همه شما هستم!!»

هنرِ ارزان!

کل هزینه های این خواننده در کمترین حالت ۵۰۰-۴۰۰ هزار تومان!! و در بهترین حالت حدود ۱۰ میلیون تومان است. دقیقا به همین دلیل است که می گوییم متاسفانه موسیقی و خاصه موسیقی پاپ در کشور ما هنر ارزانی است و هر کس می تواند وارد این کارزار شود و حتی با هزینه کردن در اینترنت حسابی هم دیده شود و به چشم آید.

هوش

از بحث تولید که بگذریم باید به فاکتورهای جدی تر و مهمتری اشاره کنیم. شاید یکی از مهمترین این فاکتورها «هوش» و «سلیقه» باشد. فاکتوری که این روزها قطعا از داشتن صدای خوب هم مهم تر است و نقشی کلیدی در موفقیت یک خواننده دارد. خواننده باهوش، سلیقه مخاطب و توانایی خودش را می شناسد و برحسب آن قطعاتش را برمی گزیند و اصولا به موفقیت می رسد.

شناخت از کلام و ترانه و تسلط روی ذائقه مخاطب شاید این روزها حرف اول و آخر را در موفقیت یا عدم موفقیت یک قطعه پاپ می زند.

کنسرت

تعداد خواننده های کنسرت گذار موسیقی پاپ ما بین ۱۰ تا ۱۵ نفر است و قطعا از این تعداد تجاوز نمی کند. تازه ای میان این تعداد، ۷-۶ نفر هستند که همیشه مشغولند و وقت شان پر است و مابقی هر از گاهی روی سن می روند.

باقی خواننده ها هم که عملا چند سال به چند سال رنگ استیج را نمی بینند حالا چه اتفاقی بیفتد که یک «پلی بک» به آنها پیشنهاد شود و فرصت روبرو شدن با مردم را پیدا کنند.

البته شاید این تهیه کننده های کنسرت های ما باشند که با «وسواس» و «ناخن خشکی» آنهایی را برمی گزینند که از قدم اول «سود دِه» هستند و خلاصه حاضر به «کاشت» برای «برداشت» نیستند و روی خواننده های رو به صعود و مستعد هم برای اجرای زنده سرمایه گذاری نمی کنند.

اپیدمی

از آنجا که خوانندگی در کشور ما اپیدمی است، کسانی که در موسیقی دستی بر آتش دارند اصولا برای یک بار هم که شده خوانندگی را تجربه می کنند. یعنی اکثر ترانه سرایان مطرح و آهنگسازان و تنظیم کننده های نامی یا رسما خواننده شده اند یا هر از گاهی تک آهنگی می خوانند و منتشر می کنند.

حتی روزنامه نگاران و مجری های تلویزیونی نیز در مقابل وسوسه «خواندن» تاب نیاورده اند. این اتفاق حتی برای تهیه کننده ها هم رخ داده است.

مجله موسیقی قرن ۲۱



:: بازدید از این مطلب : 198
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 22 شهريور 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vavmusic

صفحه شخصی امیر تتلو در شبکه اجتماعی اینستاگرام، از دسترس خارج و غیرفعال شد.

به گزارش صفحه اخبار موسیقی واوموزیک ، صفحه شخصی امیر تتلو در اینستاگرام که بیش از سه میلیون دنبال کننده داشت، طی روزهای گذشته از دسترس خارج شد.

امیرحسن مقصودلود (تتلو) با انتشار مطالبش در اینستاگرام به شدت حاشبه‌ساز شده بود و روزانه بیش از ۵۰ مطلب در این شبکه اجتماعی منتشر می‌کرد. این اقدامات همواره با واکنش‌هایی همراه می‌شد که به نظر این بار پس از گزارش‌های تخلف به اینستاگرام، این شرکت صفحه اصلی تتلو را غیرفعال کرد.

گفتنی است، پیش از این نیز برای چند روز این صفحه غیرفعال شده بود که پس از چند روز بازگشت و حال باید دید تکلیف این صفحه که به تریبون و مبدا حاشیه‌های امیر تتلو تبدیل شده، چه می‎‌شود.



:: بازدید از این مطلب : 267
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 20 شهريور 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vavmusic

چوب به خاطر زیبایی و حس فوق العاده ای که به انسان منتقل میکند از محبوبترین مواد برای ساخت نما به حساب می آید اما چون یک متریال طبیعی زنده است پس بر اثر قرار گرفتن طولانی مدت در معرض عوامل طبیعی و در فضای باز به شدت دچار آسیب میشود پس بهتر است در برابر اینگونه آسیب ها مقاوم شود. ترمووود به علت ویژگی های منحصر به فردی که دارد مانند خالص و طبیعی بودن ، ثبات ابعاد ، سبکی و ماندگاری بالا در انواع شرایط آب و هوایی برای مصارف طولانی مدت بسیار کاربردی است. به همین جهت نماسازی با ترمووود روز به روز در حال گسترش است.

کیفیت چوب ترمو

چوب فنلاندی دارای درجه کیفیت های گوناگون است . چوبهای رشد یافته در شمال فنلاند دارای کیفیت بالاتری نسبت به چوبهای جنوب این کشور می باشد. چوبهای شمال فنلاند به دلیل آنکه تراکم بیشتری نسبت به چوبهای جنوب فنلاند دارند، ترمووود تولید شده از این چوبها دارای کیفیت بالاتری برای استفاده در نمای ساختمان و فضای باز می باشد.

استانداردهای فرایند ترمو

استانداردهای فرایند ترمو نیز در کیفیت محصول نهایی بسیار تاثیر گذار می باشد. این استاندارد شامل میزان حرارت ، روند افزایش و کاهش حرارت و طول مدت حرارت دهی می باشد. در صورتی که عملیات انجام شده مطابق استانداردهای تایید شده در انجمن ترمووود فنلاند نباشد چوب ترمو حاصل از آن از نظر ظاهری شاید تفاوت چندانی با محصول حاصل از عملیات استاندارد نداشته باشد اما ترک هایی درون چوب ایجاد می گردد که به راحتی قابل تشخیص نمی باشد اما پس از استفاده ترمووود در فضای باز و مواجهه با تنشهای محیطی این ترکها رشد یافته و به سطح چوب می رسند.

ترمووود

فرایند ترمو

پر واضح است که چنانچه کیفیت چوب های انتخاب شده برای فرایند ترمو بالا باشد و فرایند استاندارد انجام شود چوب ترمو بدست آمده دارای ویژگی های لازم جهت استفاده در انواع شرایط محیطی و آب و هوایی خواهد بود اما این چوبها در برابر تابش اشعه آفتاب نیاز به حفاظت دارند .

اشعه آفتاب در واقع بر روی هر متریالی که در فضای باز مورد استفاده قرار می گیرد اثرگذار است . اشعه همانگونه که بر رنگ سنگ و یا آجر در نما اثر می گذارد، بر رنگ چوبهای ترمو نیز اثر گذار است . راهکاری که می تواند مزیت چوبهای ترمو نسبت به سایر متریال های مورد استفاده در نمای ساختمان باشد حفاظت ترموود با استفاده از رنگهای مخصوص است که حاوی پیگمنت های ضد اشعه هستند . این مزیت از آن جهت مورد توجه قرار می گیرد که پس از آنکه چوب نما به مرور زمان دچار تغییر رنگ شدند می توان با رنگ آمیزی مجدد آنها را به شکل اولیه برگرداند. استفاده از چوب های ترمو در نمای ساختمان به دلیل سبکی می تواند نقش مهمی در امر سبک سازی ساختمان ایفا کند. نکته دیگری که در بکارگیری چوب های ترمو بسیار حائز اهمیت است اجرای صحیح و استاندارد آن می باشد چرا که حتی با کیفیت ترین چوب ترمو در اثر اجرای غیر استاندارد در فضای باز دچار مشکل خواهد شد .

ترمو وود

استاندارد های چوب ترمو

استانداردهایی که بایستی به آن توجه کرد شامل روش برش چوب ، روش پیچ کردن ، فاصله پیچها ، استفاده از چوب زیر سازی ، فاصله اولین پیچ از سر الوار و جنس پیچ مورد استفاده می باشد. استفاده از چوب های ترمو در فضای باز ، نمای ساختمان ، محیط های مرطوب و فضای داخلی دارای مزایای خاص خود می باشد. اگر در انتخاب ترموود ، استفاده از رنگ با کیفیت و ماندگاری بالا و اجرای استاندارد با دقت ویژه صورت گیرد، این مزایا بیش از آن چیزی است که تنها در ظاهر ساختمان دیده شود . در آینده به شرح بیشتر این مزایای ترمووود که در ظاهر دیده نمی شود خواهیم پرداخت .



:: بازدید از این مطلب : 175
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 15 شهريور 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vavmusic

هر کشور فرهنگ و آداب خود را دارد که این فرهنگ ها را حتی در انتخاب لباس عروس و رنگ وتزیینات به کار رفته در آن نیز میتوان مشاهده کرد در اینجا با چندی از این لباس عروس ها آشنا میوید.

عروس رمانی

عروسی ها در این منطقه یک رویداد مهم در شمال غرب ترانسیلوانیا به حساب می آیند. عروسی توسط والدین سازماندهی می شود و عروس و داماد آماده رسوم متنوعی از جمله آماده کردن جهیزیه و لباس، انتخاب والدین تعمیدی و آماده کردن پرچم عروسی می شوند.

لباس عروسی اسکاتلند

مردان در اسکاتلند به طور سنتی دامن قبیله خود را می پوشند. بعد از مراسم عروس شالی به رنگ های قبیله همسرش به نشانه انتقال او به خانواده جدید می پوشد.

خدمات مجالس در تهران

لباس عروسی چینی

در چین رنگ قرمز نماد خوشبختی است. هم چنین معتقدند این رنگ ارواح شیطانی را دور نگه می دارد. بنابراین جای تعجب نیست که لباس عروس های چینی اغلب به رنگ قرمز باشند.

لباس عروسی در منطقه «گورا» بین کوزوو و مقدونیه

مردم گورانی اغلب مسلمان های باایمانی هستند اما سنت ها و آداب و رسوم آن ها حاوی عناصر مختلف کفر است. عروس با یک اسب سفید مزین به روسری و چتر تزئینی حمل می شود و با خانواده اش به خانه همسایه داماد همراهی می شود.

تشریفات عروسی در تهران

لباس عروسی در یاکان

یاکان یک گروه قومی زبانی است که عمدتا در جزیره باسیلان در فیلیپین ساکن هستند. مراسم سنتی ازدواج معمولا شامل دو مراسم است، یکی مراسم اسلامی و دیگری مراسم سنتی پیش از اسلام. مراسم توسط پدر و مادر مدیریت می شود و چهره عروس و داماد برای مراسم نقاشی می شود.

لباس عروسی سنتی پرو

لباس سنتی عروس در کوه های آند معمولا روشن است و شامل ردا و کلاه بافته شده و تزئین شده با منگوله و مواد بازتابنده است. یک دامن مخصوص و پانچو برای عروس و داماد در روز عروسی ساخته می شود.

تشریفات مجالس در تهران

لباس عروس مجارستان

در مراسم سنتی عروسی در مجارستان یک لباس عروس معمولا یک پیراهن گلدوزی شده با طرح های گل و سه رنگ روشن است. او اغلب آرایش مویی که به زیبایی و استادانه بافته و با گندم تزئین شده بر سر می گذارد.



:: بازدید از این مطلب : 169
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 14 شهريور 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vavmusic

همه ما میدانیم که درختان برای از بین بردن آلودگی های محیطی و دود و آلاینده های کارخانه جات و … ضروری هستند اما از طرفی سازه های چوبی بسیار زیبا و پر طرفدار هستند که برای ساخت آن ها باد درختها بریده و قطع شوند پس باید به فکر راه چاره بود. بهترین راه حل از نظر گروه ایروکو این است که جنگل های مصنوعی ایجاد کرد یعنی به ازای هر درخت بریده شده یه درخت کاشته شود و همچنین با بهبود ساخته های چوبی و افزایش مقاومت آن ها از خرابی آن ها جلوگیری کرد.

با استفاده از مواد شیمیایی، مواد پلیمری مانند PEG که به عنوان قشری روی چوب را می گیرد و زدن لاک و الکل می توان مقاومت چوب در برابر عوامل مخرب زای محیطی را بالا برد.امروزه تخته های چوبی در سراسر دنیا تولید می شوند و چوب های بسیار با دوامی در دسترس است. با تنوع رنگی که در لایه لایه های آن وجود دارد جلوه ای بی نظیر در سطوح به کار رفته بوجود می آورد.با توجه به خصوصیات چوب و طبیعی بودن آن همیشه سعی بر این بوده تا از این ماده در فضاهای داخلیاستفاده شود علی الخصوصدر آشپزخانه.چوب در آشپزخانه از گذشته تا به امروز جایگاه ویژه ای داشته و در شکلها و رنگهای مختلف چون سطحی صاف بر روی جداره ها، نماها، کف پوش و یا کابینت ها و درهای آن و یا به عنوان سطح پیشخان کاربرد داشته باشد که با خود قطعه ای از طبیعت را وارد آشپزخانه می کند و گرمای خاصی به محیط آشپزخانه می بخشد.این سطوح چوبی را براحتی می توان با دیگر متریالها ترکیب کرد و تنوع در طرح و رنگ آشپزخانه به وجود آورد.پیشخان چوبی می تواند تیره و مجلل باشد ( با چوب بلوط نقش دار )، می تواند گرم و عسلی رنگ شود ( با کمک چوب ساج و آج باز سازی شده )، می تواند روشن و جذاب باشد ( با کمک چوب های راش و نارون و صنوبر).پیشخانهای چوبی باید درزگیری شوند تا رطوبت به آنها آسیبی نرساند و یا آنکه هر سال با لاک الکل پولیش بخورد و یا هر دو سه ماه یک بار روغن کاری شود.چوب روغن زده، از چوب جلا خورده در گرما مقاوم تر است و هرچه از عمر آن بگذرد مقاوم تر می شود. چوب به کار رفته در حالت های مختلف و متنوعی به صورت درهای تمام چوب، درهای نئوپان با روکش های چوبی، صفحات تمام چوب یا به صورت قطعات به هم پیوسته بکار می رود.

ترمووود

مزایا

سبک بودن برای حمل و نقل نیاز به ماشین آلات سنگین نیست و اجرای آسان دارد.
آلودگی صوتی کمتری ایجاد می کند و خود چوب عایق صوتی می باشد.
تنوع چوب به ابتکار افراد کمک می کند، ماده ای طبیعی است و همچنین هر چه کهنه تر شود مرغوب تر می شود.
برای صاف کردن لبه های تیز و پرداخت های براق فولاد ضد زنگ و شیشه نیز استفاده می شود. همچنین به آشپزخانه سفید و بی روح گرما و صمیمیت می دهد.
نگه داری آن آسان است. در مواقع نیاز روی آن را با روغن جلا یا لاک الکل پوشانید و باید از پاک کننده های زبر و خشن خود داری کرد.
عایق حرارتی و برودتی است.
مقاومت مکانیکی نسبتا خوب و خاصیت ارتجاعی واقع در ضربه دارد.
قابلیت پرداخت سطحی، رنگ پذیری، کنده کاری و برش بالایی دارد.
امکان تصحیح خواص مواد ضد حریق، ضد رطوبت و ضد قارچ می باشد.
عدم آلودگی محیط و یا برگشت مجدد به محیط طبیعت از خصوصیات بارز چوب می باشد.

معایب

بیشتر چوب ها در خانه هایی با سیستم گرمایشی مرکزی تا حدودی تاب بر می دارند و یا تغییر ابعاد می دهند ولی چوب های سخت تر تا حدی مقاومت بیشتری دارند.
مرز چوبها و اتصالات روی پیشخان اگر خوب درزگیری نشود از هم می پاشد.
چوب خیلی راحت می سوزد و لک بر می دارد و نیز به راحتی خراشیده می شود.
اما از مهمترین معایبی که این سطوح دارند پایداری کم در برابر نفوذ آب و رطوبت است که باید بطور دائم آنها را را با مواد پایدار کننده پوشاند تا مقاومت آنها را در برابر آب بالا برد.
چین خوردگی و کج و معوج شدن چوب.
سنگینی چوب نسبت به مواد مصنوعی و مواد پلیمری.
مقاومت پایین در برابر حمله موجودات زنده (جوندگان، حشرات).
عدم امکان استفاده مجدد به شکل اولیه.
شکست و گسیختگی.
عدم همگنی.
ضعف اتصال.

در ادامه با تعدادی از چوبهایی که در آشپزخانه به کار برده میشود آشنا میشوید.

ترمو وود

راش

چوب راش درون نامشخص و به رنگ کرم مایل به قرمز است.

دوایر سالیانه فشرده و در نتیجه در مقاطع طولی دارای خطوط کم و بیش مشخص ناشی از آن است.

از بارزترین خصوصیات شاید بتوان به پره های چوبی در مقاطع طولی اشاره کرده که در مقطع شعاعی به پرمگس و در مقطع مماسی به دوک معروفند و این پره ها به صورت لکه های قرمز دیده می شود.

گونه راش چوبی نیمه سخت و نیمه سنگین، دارای بافتی همگن و تقریبا مقاوم در برابر حشرات و قارچ هاست، خوش تراش با قابلیت تورقی بسیار مناسب می باشد.

چوب راش مناسب برای روکش گیری می باشد، همچنین مناسب برای سطوح بکار رفته در آشپزخانه می باشد.

افرا

این گونه چوب درون نامشخص، چوب سفید مایل به کرم با درخشندگی کم و بیش صدفی دارد.

دوایر سالیانه به دلیل فشردگی چوب تابستانه در مقطع عرضی کاملا مشخص و در مقطع مماسی نقوش مواج و در مقطع عرضی نقوش رگه ای مانند ایجاد کرده است که پره های چوبی ظریف و قهوه ای رنگ و براق در دو مقطع مختلف طولی به صورت لکه ها و دوک ها نمایان است.

چوبی سخت، سنگین، خوشکار، راست تار، قابلیت کنده کاری و ظریف کاری، با پرداخت آسان و هم کشیدگی کم باعث شده تا برای سطوح روی کابینت ها و روکش گیری جایگاه ویژه ای داشته باشد.

ماهاگونی

چوبی سخت، با رنگی متمایل به قرمز که با بالا رفتن سن رنگ آن تیره تر می شود.

بافتی بسیار صاف و مناسب برای سطوح روی کابینت ها.

بلوط

چوبی بسیار سخت و سنگین است، دارای رنگ قهوه ای با رگه ها و دانه های قرمز و گاهی سفید.

چنانچه در مجاورت رطوبت قرار بگیرد باید با یک سری مواد روغنی سطح روی آن را پوشاند.

دارای گره های خشن و قوسی شکل است، بهترین انتخاب برای رکش گیری درها و کابینت است به دلیل ترکیب بی انتها زیبای این چوب با بسیاری از طرح ها و سبک های مختلف.

گردو

چوبی نیمه سبک و نیمه نرم و سخت، قابل تورق، راست تار، خوشکار و بسیار با دوام است.

چوبی با رگه ها و نقش و نگار بسیار زیبا، صیقل پذیر و همگن می باشد و رنگ پذیری و قابلیت کنده کاری خوب داشته.

با تنوع رنگی بالا با توناژ رنگ کرم تا قهوه ای سوخته و حتی سیاه.

با رگه های موجی شکل که مناسب برای روکش سازی درها و سطوح درهای کابینت می باشد.

ملچ

چوب ملچ زیباترین نوع در بین دیگر چوب هاست. این زیبایى در نقش موجود در این چوب که به صورت موج نمایان شده، هویدا مى شود. شاید این موضوع یکى از دلایل گران تر بودن این نوع چوب در میان دیگر اقسام چوب هاست.

چوب ملچ به رنگ قهوه ای مایل به قرمز است و گاهی اوقات رگه‌های سبز رنگی در آن دیده می‌شود. چوبی درشت‌ بافت، نیمه‌ سخت و نیمه‌ سنگین، نسبتاً بادوام و در برابر ضربه بادوام و نسبت به خمش مقاوم است.

راست تار و خوشکار با قابلیت تورق عالی است.

چوب ملچ از جمله چوب های زیبا، خوش نقش و دکوراتیو ایران می باشد. مناسب برای روکش سازی می باشد، همچنین ساخت درهای تمام چوب.

گیلاس

چوب بسیار سخت با رگه های موج دار و گره هایی منحصر به فرد دارد که بارنگ تیره تر سایه روشن در سطح چوب به وجود می آورد.

رنگ آن از صورتی روشن تا قرمز و رگه های قهوه ای تیره تر می باشد و سایه های گاه به گاه سفید، سبز، خاکستری نیز دیده می شود.

نوع تیره آن گرمای خاصی به فضای داخل می بخشد، چوبی لوکس و گران قیمت می باشد.

چوب نراد (روسی)

به هر نوع چوب سفید رنگ وارداتی از روسیه تلقی می شود، این چوب فاقد درون چوب مشخص و به رنگ سفید مایل به قرمزمی باشد.

فاقد مجاری صمغی، راست تار، سبک می باشد.

واکشیدگی و همکشیدگی کمی دارد، به لحاظ سنباده خوری، میخ خوری و پیچ خوری بسیار خوش کاربوده ولی با وجود تمام مزایا به راحتی در مقابل قارچها دچار مرض لکه آبی یا لکه قرمز می شود و از استحکام آن می کاهد که باید با پوششهای مناسب عایق شود.

مقاومت بالا در برابر رطوبت زیاد محیط و تغییر دمایی ناگهانی دارد بنابراین مناسب برای مناطق مرطوب و فضاهایی چون آشپزخانه می باشد.



:: بازدید از این مطلب : 307
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 14 شهريور 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vavmusic

با اینکه هر سازی مزایا و معایب خود را دارد و کیبوردهای آکوستیک مانند Psalteries، virginals، clavichords، harmoniums نیز از این قاعده مستثنی نیستند لذا پیش از آن که لیستی بلند بالا از این معایب و مزایا تهیه کنید ابتدا به شرایط خود نگاهی بیندازید اگر شما سازی آکوستیک پیدا کرده این که که با آن زندگی میکنید و دوستش دارید پس همان را تهیه کنید و پیش بروید.

پیانو، هارپسیکورد و ارگ (ارگ کلیسا) همچنین کیبورد آکوستیک هستند. جوانب مثبت و منفی برای پیانو آکوستیک به این دلیل است که رایج ترین کیبورد آکوستیک خریداری شده است.

آموزشگاه موسیقی

مزایای پیانو آکوستیک:

ویژگی های زیر نقاط فروش واقعی برای پیانو آکوستیک است:

کیفیت صدا: مهم نیست که چقدر کیبورد یجیتال خوب است، بهرحال نشانی از صدا و احساس مطابق پیانو بزرگ را ندارد.

ارزش: پیانو آکوستیک با کیفیت خوب در طول سال ها اگر در شرایط خوبی نگهداری شود، بر قیمتش افزوده می شود. شما می توانید خرید خود را به عنوان یک سرمایه گذاری در نظر بگیرید.

زیبایی شناسی: هیچ چیز مثل نواختن پیانو آکوستیک نیست. این احساس واقعی بودن، آن را به نظر بزرگ می رساند و شما می توانید خود را در حال نواختن در یک کنسرت تصور کنید.

کلاس آموزش آواز کلاسیک

معایب پیانو آکوستیک:

نگرانی های معقول در مورد پیانو آکوستیک عبارتند از:

هزینه: حتی یک پیانو ساده به طور کلی گران تر از کیبورد دیجیتال جدید است.

حجم و فضا: اتاق شما جای آن و ظرفیت پخش صدای آن را بدون مزاحمت برای دیگران دارد؟

تعمیر و نگهداری: تنظیم سالانه یا شش ماه یکبار پیانو اصلا ارزان نیست و بسیار ضروری است.

کلاس آموزش آواز



:: بازدید از این مطلب : 185
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 14 شهريور 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vavmusic

بخش خبری ۲۰:۳۰ با پخش گزارشی، انتقادهای بی سابقه‌ای روانه برخی خواننده‌های پاپ کرد.

 

به گزارش صفحه اخبار موسیقی واوموزیک ، شنبه ۱۱ شهریور ماه ۱۳۹۶ بخش خبری ۲۰:۳۰ که عموماً رویکردی انتقادی نسبت به جریان‌های غیر وابسته به فضای سیاسی دارد، در اقدامی عجیب و انتقاد برانگیز فضای فعلی موسیقی پاپ را سخیف دانست و با پخش قسمت‌هایی از کنسرت‌های امید حاجیلی و حامد همایون به فضای شاد این اجراها حمله کرد.

در بخشی از این گزارش جهت دار، قسمت‌هایی از کنسرت امید حاجیلی، حامد همایون، فرزاد فرزین، رضا یزدانی و چند خواننده دیگر با شطرنجی شدن صورت‌های آن‌ها پخش شد. اتفاقی مشابه پخش گزارش از بازداشت بزهکاران و مجرمان که واکنش تند اهالی موسیقی را به دنبال داشته است. از دیگر نکات عجیب در این گزارش می‌توان به صحبت‌های حامی و چنگیز حبیبیان اشاره کرد که خواستار نظارت بیشتر در حوزه موسیقی شدند و این در حالی است که حامی طی سال‌های اخیر بارها انتقادهای تندی علیه خط قرمزها و چارچوب‌های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دفتر موسیقی داشته است.

اما این گزارش خبری به همین جا ختم نشده و حتی طرز لباس پوشیدن خواننده‌هایی مثل رضا یزدانی، فرزاد فرزین و مهدی مدرس را با انتقادهایی تند همراه کرد و بی آن‌که در نظر بگیرد نهاد ناظر بر این اتفاقات وزارت ارشاد و دفتر موسیقی هستند. پیش بینی می‌شود با پخش این گزارش، طی روزهای آتی واکنش‌های بسیاری از مسئولان نهادهای فرهنگی و هنرمندان شاهد باشیم.



:: بازدید از این مطلب : 158
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 12 شهريور 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vavmusic

شما به عنوان یک داماد در حال پیگیری امور برای برگزاری مراسم عروسی هستید، اما نباید اجازه بدهید که مشغله ها، شما را از نامزدتان غافل کند. شما باید سعی کنید او را خوشحال نگه دارید. نکات زیر به شما کمک می کنند که از ایجاد تنش و ناراحتی در این روزها جلوگیری کنید تا همه چیز به خوبی و خوشی اجرا شود.

1 – اظهار نظر کنید

این عروسی شما هم هست بنابراین در قسمت های مربوط به عروس نیز اظهار نظر کنید و موارد مورد علاقه خود را با نامزد خود در میان بگذارید: دوست دارید چه مدل آرایشی داشته باشد؟ مدل موی او را چگونه دوست دارید؟ لطفا نگویید نگویید اینها مسایل خانم هاست. حتی اگر می خواهید وارد جزئیات نشوید اما حداقل نظر کلی خود را بیان کنید. بگذارید نامزد شما بداند که تنها نیست.

تشریفات مجالس در تهران

2 – در اختلاف سلیقه ها گذشت داشته باشید

اختلاف سلیقه در برنامه ریزی و اجرای جزئیات عروسی اجتناب ناپذیر است. مهم این است که شما به این اختلاف نظر ها به چشم یک تهدید نگاه نکنید. بلکه با نشان دادن کمی گذشت، سعی کنید در اجرای جزئیات عروسی با همسر خود طوری به توافق برسید که رضایت هردو طرف حاصل شود و به این ترتیب این اختلافات را تبدیل به فرصتی کنید برای نشان دادن بلوغ فکری و منش مردانه خود.

3 – به نامزد خود استراحت بدهید

معمولا خانمها بیشتر از آقایان ذهن خود را درگیر جزئیات عروسی می کنند و این باعث می شود که استرس بیشتری داشته باشند. قبل از اینکه نامزد شما به نقطه بحران روحی برسد از آرامش او اطمینان حاصل کنید. برنامه های تفریحی مثل سینما، پارک و… می توانند مفید باشند. علاوه بر این ها با نامزد خود صحبت کنید و به او اطمینان دهید که همه چیز سرجای خودش است و برنامه ریزی های عروسی ارزش این همه استرس و نگرانی را ندارد.

خدمات مجالس در تهران

4 – ارتباطات را مدیریت کنید

فرض کنید مادر شما به طور مداوم درباره مسایل مربوط به عروسی با همسر شما صحبت می کند به طوری که همسر شما گمان می کند مادرتان قصد دخالت در امور را دارد. با مادر خود صحبت کنید و به او بگویید که نگرانی و هیجان او را در مورد عروسی خود درک می کنید و از او متشکر هستید اما این عروسی شماست. از او بخواهید به شما فرصت کافی بدهد تا برای عروسی خودتان به تنهایی تصمیم گیری و برنامه ریزی کنید. شما باید نسبت به حفظ روابط با خانواده ها حساس باشید، اما باید از نگرانی ها و مداخله های بی مورد نیز جلوگیری کنید.

اگر به اطراف خود دقیق تر نگاه کنید، افرادی هستند که خالصانه علاقه دارند که به شما کمک کنند و گوشه ای از کار را بگیرند. برادر، خواهر، پدر و مادر و حتی دوستان نزدیک شما می توانند قسمت هایی از کار را برعهده بگیرند

5 – کمک بگیرید

اگر احساس می کنید شما و نامزدتان بیش از اندازه مشغله دارید و ممکن است کارها از دستتان در برود، چرا از دیگران کمک نمی گیرید؟ اگر به اطراف خود دقیق تر نگاه کنید، افرادی هستند که خالصانه علاقه دارند که به شما کمک کنند و گوشه ای از کار را بگیرند. برادر، خواهر، پدر و مادر و حتی دوستان نزدیک شما می توانند قسمت هایی از کار را برعهده بگیرند. سعی کنید نگرانی را کنار بگذارید و به دیگران اعتماد کنید و اجازه بدهید علاقه خودشان را به شما نشان دهند.

6- برای همدردی کردن با نامزدتان به عزیزانش توهین نکنید

عروس شما ممکن است از دست غر زدن های مادرش ناراحت باشد، یا از اینکه برادرش قصد دارد دوستان ناباب خود را به عروسی دعوت کند عصبانی باشد و یا از دست عموی خود که به عروسی او نمی آید دلخور باشد. حرفهایش را گوش کنید و نشان دهید که احساس او را درک می کنید و با او همدل هستید، اما هرگز، هرگز، هرگز برای همدردی با او به خانواده اش توهین نکنید و بد و بیراه نگویید. عصبانیت و دلخوری او خواهد گذشت اما آنچه فراموش نخواهد شد نظرات منفی و اهانت آمیزی است که شما درباره خانواده او داده اید.

تشریفات عروسی در تهران

7 – با احساس باشید

شب قبل از عروسی، قبل از خواب به نامزدتان تلفن کنید و به دور از هرگونه استرس و نگرانی، با آرامش و احساس با او صحبت کنید. از او بخواهید که حرف عروسی را به میان نیاورد و بگذارد همه چیز همانطور که هست بماند. از روزهای آشنایی و خاطرات نامزدی خودتان صحبت کنید و اجازه بدهید کمی احساس بین شما جاری باشد.

رعایت این نکات به شما کمک می کند که از ایجاد تنش و ناراحتی هایی که معمولا قبلا از برگزاری عروسی به سراغ عروس و داماد های جوان می آید جلوگیری کنید و یا حداقل از شدت آنها بکاهید.



:: بازدید از این مطلب : 189
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 11 شهريور 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vavmusic

فولاد و بتن مواد ی همگن هستند در صورتی که چوب ناهمگن است. درواقع ان گره هایی که درچوب وجود دارد و نیز در جاهایی که چوب شاخه دارد ، باعث کم شدن مقاومت چوب می شود.
یکی از دلایل انعطاف پذیری چوب این است که مدول الاستیسیته چوب کمتر از فولاد و بتن است.
مدول الاستیسیته چوب عمود بر الیاف است.

چوب می تواند خواص فیزیکی متفاوتی در جهات مختلف داشته باشد ،نیروی فشاری چوب در جهت الیا ف بیشتراز عمود الیا ف است.
جرم حجمی چوب در مقایسه با فولاد و بتن کم است ،که باعث مقاومت بیشتر چوب می شود.

انواع چوب هایی که در ساختمان مصرف می شوند :

چوب هایی که در ساختمان مورد مصرف دارند به دو دسته تقسیم می شوند:
سوزنی برگ ها (نرم چوب ) و پهن برگ ها (سخت چوب ).

درختان سوزنی برگ مانند سرو ، کاج ،سرخدار ،نراد و درختان پهن برگ مانند بلوط ،اقاقیا،افرا ،ممرز ،توسکا ، راش ، چنار ، صنوبر ، بید و غیره.

ترمووود

تفاوت های درختان سوزنی برگ و پهن برگ :

۱- چوب سوزنی برگان دارای وزن مخصوص کمتر استدر نتیجه سبکتر و نرمتر می باشد لذا برای کارهای نجاری و قالب سازی اسان تر شکل می گیرد و خوش رنده تر می باشد و کار نجاری با انها ارزان تر تمام می شود. البته کار ساخته شده با ان بی دوام تر و غیر باربر تر می باشد.
۲- چوب سوزنی برگان زودتر و بهتر از پهن برگان خشک می شود.

۳- در صنایع ساختمان چه بطور مستقیم مانند درو پنجره و کمد و چه بطور غیر مستقیم مانند قالب بندی برای بتن و چه بصورت مبل و میزو صندلی از چوب سوزنی برگان که در ایران به نام کلی نراد معروف است استفاده می گردد.

۴- همانطوریکه گفته شد سوزنی برگان سبک تر از پهن برگان می باشد یعنی در واحد حجم دارای تارهای چوبی کمتری هستند و بهمین دلیل مقدار ابی که در تارهای چوب موجود است و با حرارت دادن تبخیر نمی شود، در پهن برگان بیشتر است و در نتیجه این چوب دارای اب بیشتری بوده و بیشتر از سوزنی برگان کار می کند (تغییر شکل می دهد ) بهمین دلیل در صنایع ساختمان سازی سوزنی برگان بیشتر مورد توجه واقع می شوند.

ترمو وود



:: بازدید از این مطلب : 180
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 9 شهريور 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vavmusic

کلی مصداقی تجربه شده دارد. طبیعی است اگر ما به نوازندگی نوازنده ای گوش می کنیم صریحاٌ نظر به اینکه ما این سبک را می پسندیم یا خیر قضاوت می کنیم بدون اینکه به پیشینه و چرایی بوجود آمدن آن سبک دقت کافی به خرج دهیم.

بارها دیده شده است که برخی از سنتور نوازان فعلی راجع به سبکها و شیوه های سنتور نوازی قدیم خیلی بی رحمانه قضاوت می کنند و بسیاری از کارهای قدیمی را به طور کلی اصلاٌ دارای ارزش هنری نمی دانند.

آموزشگاه موسیقی

نکته ای که می خواهم بیان کنم این است که آیا بهتر نیست بجای اینکه سبکهای سنتور نوازی قدیم را بی اطلاع کافی مورد نکوهش و انتقاد قرار دهیم (با توجه به اینکه سنتور نوازی قدیم طبعا بستری برای سنتور نوازی فعلی بوده است) سنتور نوازی قدیم را متناسب با همان زمان گوش کنیم و چه بسا موجبات لذت را هم تا حد زیادی برای خود فراهم کنیم و جالب اینکه وقتی بی تعصب به سبک سنتور نوازیهای پیشین گوش می کنیم آنها را دارای نکات آموزنده ی کم و بیش ارزنده ای هم می یابیم

با توجه به این نکته که هنگامی که ما از خصوصیات یک نوازنده و هم نوازان آن و اینکه چه امکاناتی داشته اند و برای چی و برای چه کسانی (مردمان چه دوره ای) ساز می نواختند و اینکه چقدر سواد و اطلاعات بی تعصبانه ی ما نسبت به آن نوازنده و طریقه ی نوازندگی آن زیاد است می توان انتظار داشت که قضاوتی که در پیش خواهد بود نسبتاٌ عادلانه است.

کما اینکه بیشتر اوقات با درک شرایط نسبی آنها این نکته تا حدودی روشن می گردد که چه بسا ساز و آواز آنها در خور و متناسب با همه ی شرایط آنها بوده و شاید اصلاٌ شیوه ی دیگری نمی شد و یا نمی طلبید که آنها اجرا کنند و اوج پیشرفت نوازندگی تا به آن زمان کما بیش همانقدر بوده.

کلاس آموزش آواز کلاسیک

یکی از عواملی که در بحث سبکها مورد نظر است عامل زمان است همانطور که می دانیم به سبکی که اردوان کامکار سنتور می نوازد “سبک نوین ” می گویند که این در مقایسه با سبکهای قدیمی تر سنتور نوازان به نظر اصطلاحی درست می رسد. اما با کمی دقت اگر بنگریم خواهیم دانست که مثلاٌ طریقه ی نوازندگی حبیب سماعی نسبت به نوازندگان قدیم تر از زمان او (که البته تعداد آنها انگشت شمار بوده) کاملاٌ سبکی جدید و منحصر به فرد بود و به شیوه ای که او می نواخت می توان “سبک نوین ” در زمان خود او اطلاق کرد.

همینطور شیوه ی نوازندگی استاد پایور از یک مقطعی به بعد با خلق آثاری
کاملا تکنیکی کاملاٌ معرف یک سبک جدید و بی همتا بود که در زمان خودش می توانست به عنوان یک “سبک نوین ” شناخته شود و سنتور نوازی پرویز مشکاتیان که در نوع خود حال و هوای تازه ای داشت ولی نه آنقدر که آن را بعد از ساز استاد فرامرز پایور دارای سبک نوینی بدانیم و در ادامه شیوه ی نوازندگی اردوان کامکار که امروزه آنرا بعنوان “سبک نوین ” می شناسیم چرا که شیوه ای که او می نوازد نیز کاملا با شیوه های قدیمیتر از او متفاوت است.

در واقع بر فرض اینکه یک سبک از تمام لحاظ مورد انتقاد و نکوهش قرار گیرد و هیچ نکته مثبتی نیز نداشته باشد باز هم بعنوان یک اثر قابل ارزش است چرا که برای آیندگان یک تجربه ی انجام شده را نمایان کرده و حد اقل راهی رفته را مشخص کرده که نسلهای آینده برای آن دوباره زحمتی نکشند و یک تجربه ی ناموفق را دوباره تجربه نکنند.

طبیعی است هر سبکی با مشخصه های ویژه ای که دارد قادر است یک یا چند نوع مختلف از قطعات موجود ساز را بهتر از دیگر سبکها اجرا کند.

بطور کلی می توان پذیرفت شیوه ی نوازندگی و نوع سنتور های ساخته شده در قدیم تا حد قابل توجهی با سبکهای فعلی نوازندگی و نوع سنتورهای زمان ما متفاوت است و همینطور که انتظار نیز میرفت تکنیک نوازندگی این ساز پیشرفت چشمگیری داشته است.

اصل پذیرفتنی دیگر اینکه با سبکهای قدیم سنتور نوازی نمی توان قطعات پیشرفته ی فعلی را نواخت و همچنین با شیوه ی نوازندگی امروزی و با سازهای فعلی به راحتی نمی توان با همان حس و حال سنتور نوازان قدیم قطعه یا آوازی را اجرا کرد پس بطور یقین نمی توان انتظار داشت که سنتور نوازان قدیم با آن سازهایی که با علم آن روز ساخته شده اند قطعاتی با تکنیک فعلی می توانستند بنوازند.

حال آیا می توان گفت سبک های جدید کلاٌ باعث بهبود کیفیت سنتور نوازی از دید کلی موسیقی شده است؟ یا خیر؟ بدیهی است اگر حس و حال را ملاک بگیریم سبکهای سنتور نوازی قدیم رویهم رفته از معدل بالاتری برخوردار خواهند بود و اگر تکنیک را مد نظر قرار دهیم تکنیک سنتور نوازی فعلی به مراتب بهتر و پیشرفته تر از قدیم است و این نکته که ما هنوز در سنتور نوازی، نوازنده ای نداشته ایم که هم از حس و حال سنتور نوازی قدیم و هم از تکنیک سنتور نوازی معاصر به طور کامل بهره مند باشد.( که اگر برای نوازنده ای این دو خصیصه مهیا شد زهی سعادت)

کلاس آموزش آواز پاپ

در آخر اگر بخواهیم سبکی را انتخاب کنیم این بدان معنی نخواهد بود که دیگر سبکها را نمی پسندیم یا بطور کلی قبول نداریم بلکه به تناسب سلیقه و سواد و اطلاعات و حالات درونی آن سبکی که به درک ما از هر لحاظ نزدیکتر است و ما را بیشتر ارضا می کند و موجب لذت ما می شود برای نوازندگی انتخاب می کنیم و ما بقی سبکها را بعنوان نوع دیگری از شیوه های نوازندگی که قطعاٌ نکات مثبتی کمی هم ندارند را بعنوان موسیقی گوش می کنیم و لذت می بریم و به نظر من چه بهتر نوازندگانی که از تکنیک قابل ملاحظه و همچنین حس و حال نسبتا خوبی برخوردارند سعی کنند که تنها به یک شیوه
اتکا نکنند و در حد توانایی خود نقاط مثبت هر سبک را در شیوه ی نوازندگی خود وارد کنند.

در کلام آخر می توانیم با انتخاب همه ی سبکها برای شنیدن و یا نواختن و یا تدریس، خود را در واقع از هیچ زیبایی محروم نکرده و از هر سبکی از خصیصه ی خوب آنها لذت برده و استفاده کنیم.



:: بازدید از این مطلب : 158
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 9 شهريور 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vavmusic

نوازندگان متناسب با زمان، امکانات، شرایط، ذوق وتوانایی، محیط و خاطرات، سلایق و علایق به طور طبیعی دارای لحن خاصی در اجرای قطعات می شوند و چه بسا تحت تاثیر شرایط ویژه ای و یا تحت تاثیر جامعه و نیازهای زمانه ی خود نحوه ی نوازندگی آنها به سوی شیوه ای خاص هدایت می شود که گاهی نوآوری در نوازندگی آنها به مقداری است که در نهایت منجر به شیوه ای کاملاٌ مخصوص می گردد که بعنوان سبکی خاص شناخته و پذیرفته می شود.

نوازندگان به طور عمده معمولاٌ به چهار دسته تقسیم می شوند:

۱- آنهایی که نواختنشان دارای حس و بیان تقریباٌ کامل موسیقایی است ولی از لحاظ تکنیک آن چنان قوی نیستند.

۲- آنهایی که نوازندگیشان کاملاٌ تکنیکی است و معمولا صدای ساز آنها از حس و حال کمتری برخوردار است.

۳- نوازندگانی که ساز آنها هم از لحاظ حس موسیقایی و هم از لحاظ تکنیک در سطح فوق العاده ای قرار دارند که اغلب آنها جزو نوازندگان طراز اول هر کشوری محسوب می شوند.

۴- آن دسته نوازندگانی که نه حس و حال مثال زدنی در سازشان هست و نه دارای تکنیک قابل ملاحظه ای هستند بلکه از هر دوی آنها تقریباٌ به یک نسبت کم و بیش بهره مندند.

آموزشگاه موسیقی

در قیاس کلی اینکه بگوییم در نوازندگی حس و حال مهمتر یا بهتر است یا تکنیک به نظر من به مقوله ی علم بهتر است یا ثروت شبیه است. البته اگر هر دوی آنها بصورت کامل نزد یک نفر باشد زهی سعادت ولی اینکه اگر نوازنده ای صاحب هر دوی این کمالات باشد یک استثنا است بنابراین برای بقیه نوازندگان وجود مسیر کاملا مشخص و روشنی برای کامل کردن توانایی های خود در نوازندگی به صورت کاملا حرفه ای به نظر نمی رسد.

من فکر می کنم به هر حال هر انسانی دارای توانایی های بالقوه خاصی است که با پرورش آنها می تواند آن استعداد را شکوفا کند و پرورش دهد تا جایی که حد کمال اوست نه بیشتر. با این وجود تکلیف بسیاری از نوازنده ها از این دید روشن می شود.

صدای ساز بعضی از نوازندگان بسیار دلنشین و با حس و بیان کامل است پس طبیعی است که این نوازنده ها مطابق با استعداد خدادادیشان به سمت و سوی نوازندگی با حس و حال می روند که اگر آن را با تمرین تکنیکی ساز در حد اعلایش به آن اضافه کند البته و صد البته که نوازنده ایده آلی خواهند شد.

کلاس آموزش آواز

جدای از این مسئله که بین بسیاری این اختلاف نظر وجود دارد که تلاش برای دست آوردن تکنیک عالی معمولا حس را از نوازنده می گیرد که خوشبختانه پیشرفت موسیقی و نوازندگان غربی این فرضیه را تا حد زیادی باطل کرده چرا که در آنجا نوازندگانی با تکنیک بسیار بالایی وجود دارند که با حس کامل ساز می زنند، و آندسته از نوازندگانی که هیچ وجه مشخصه ای از حس ویژه ای در ساز آنها یافت نمی شود طبیعی است که به دنبال تکنیک می روند تا بلکه شاید حد اقل این خصیصه را بطور کامل دارا شوند و تکنیک آنها بتواند ضعف کمبود حس ساز آنها را مرتفع سازد.

البته نظر من این است که چه بهتر است تمام نوازنده ها بتوانند از حس و تکنیک کاملاٌ بالایی برخوردار باشند ولی از آنجایی که این حادثه خیلی کم رخ می دهد بنابراین چه خوب است اگر ما هم نوازنده ی با حس قوی و هم نوازندگان تکنیکی داشته باشیم که بتوان هر کدام را در جای خودشان استفاده کنیم، و این اصل اجباری که هر نوازنده باید از هر لحاظ کامل و بی عیب باشد را از دوش اکثر نوازندگان بر می داریم (کما اینکه این استعداد نیز به هر کس داده نشده است) و هر کس در زمینه ای تلاش بیشتری خواهد کرد که استعداد آن کار را دارد.

کلاس آموزش آواز سنتی



:: بازدید از این مطلب : 183
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 9 شهريور 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vavmusic

ابتدا با انتخاب عنوان ” به چه سبکی سنتور بنوازیم ” با تصور اینکه ” سبک سنتور نوازی ” اصطلاحی آشنا و عامیانه ما بین سنتور نوازان است و با گمان این پیش فرض که تعریف “سبک سنتور نوازی ” تقریبا دارای تعریف واحدی در اذهان افرادِ مرتبط با موسیقی است شروع به بحثی پیرامون این موضوع نمودم که هدف آن یاد آوری دیدگاه جدیدی به این مقوله بود.

اما با توجه به اظهار نظر برخی از دوستان آگاه شدم که این واژه یعنی “سبک سنتور نوازی ” شاید تا حدودی بین تنها بعضی از دوستان هنرمند و به ویژه در بین سنتور نوازان جا افتاده باشد و در نتیجه باعث سردرگمی یا عدم قضاوت صحیح بعضی دیگر گردد.

لذا در این قسمت از مقاله پرانتزی بزرگ بین این بحث با اجازه ی دوستان باز می کنم و اندکی راجع به واژه ی “سبک سنتور نوازی ” بیشتر توضیح و شرح می دهم.

آموزشگاه موسیقی

اول نگاهی کلی به واژه ی سبک در موسیقی:

برخی از عوامل گوناگونی که در طول زمان و مسیر تکامل موسیقی معرف سبک شناخته شده اند به طور مختصر عبارتند از :

۱- روشهای تدوین موسیقی در زمانهای مختلف در تاثیر گذاری و تاثیر پذیری از جامعه مانند سبک رومانتیک ، کلاسیک ، مدرن و غیره.

۲- سبک در نوازندگی و خوانندگی که به مجموعه ای از آداب و رفتار و در نهایت به طریقه ی ارائه ی یک اجرا گفته می شود.

۳- مجموعه ابداعاتی که یک آهنگساز در طرز بیان افکار و احساسات خود وارد می کند و بکار می گیرد.

کلاس آموزش آواز کلاسیک

حال بررسی عواملی که می تواند در سنتور سبک شناخته شوند :

بطور کلی جایگاه یک نوازنده در دوره ی زمانی خاص که منجر به تاثیر پذیری او از جامعه ی زمان خود و اتفاقات و رویدادهایی که ممکن است منجر به تغییر مشی کلی یا جزئی یک نوازنده شود و امکاناتی که برای آن نوازنده در آن دوره ی زمانی وجود داشته می تواند باعث بوجود آمدن شیوه ای خاص و منحصر به فردی برای نوازنده گردد که ما آنرا به نام سبک می شناسیم مانند :

۱- نوع سنتوری که در آن زمان معمول بوده ( با در نظر گرفتن کیفیت و دیگر مشخصه های ساز)

۲- نوع و مدل مضراب ساخته شده که باعث تغییر در نحوه ی مضراب زدن و در نتیجه تغییر صدای حاصله می شود.

۳- امکانات صوتی موجود و در دسترس برای یک نوازنده برای دقت هر چه بیشتر در صدای ساز خود و رفع عیوب صدا.

۴- نوع مضراب زدن و چگونگی صدا گرفتن از ساز (مثل بی نمد یا با نمد زدن ساز )

۵- استفاده از تکنیکهای خاص مضرابی ( مثل دراب، تکیه، ریز و … ) برای تغییر در چگونگی بیان مطلب.

۶- استفاده از تکنیکهای مختلف غیر مضرابی مثل خفه کردن صدا با دست و …

۷- کیفیت و چگونگی درک موسیقی ایرانی ( ردیف و … ) و طریقه ی بیان آنها بوسیله ی ساز.

کلاس آموزش آواز سنتی

اما چرا میگویند سبک استاد پایور یا مشکاتیان یا … ؟

در شیوه ی نواختن اساتید روشن و مبرهن است که لحن ساز آنها و طریقه ی نواختن و صدا دهی ساز آنها با یکدیگر متفاوت است که می توان آنها را از هم باز شناخت. امروزه این اصطلاح عامیانه “سبک سنتور نوازی ” مفهوما بدین معنا است :
تفاوت مشخصه های یاد شده ی بالا که قابلیت تمییز را به شنونده می دهد. به طور مثال سبک استاد پایور یعنی :

– به طور کلی طریقه ی نواختن ایشان ( از نظر تکنیکی و استیل و … )

– سلیقه ی ایشان در انتخاب ساز و نحوه ی صدا گرفتن از ساز

– لحن ساز ایشان در بیان ردیف و قطعات

– نوع موسیقی و گستره ی متنوع قطعاتی که مینوازند

حال طبیعی است مقیاسی که سبک در تعریف کلی دارد و سایه ی عظیمی که در طول حدودا بیست قرن بر سر موسیقی جهان انداخته نمی توان با معرفه ها و مشخصه های سنتور نوازی (در کشور ما که عمر آن تقریبا صد سال است ) به راحتی تطبیق داد و قیاس کرد مگر در همان چند مورد اندک که در بالا ذکر آنها گذشت.

پس با بررسی کلی بین سبک با تعریف کلی آن و سبک سنتور نوازی شاید بتوان اقرار کرد که عواملی که در تعریف سبک سنتور نوازی مؤثر هستند نسبت به مقیاس کلی سبک آنقدر جزئی هستند که اصلا به این مشخصه ها نمی توان نام سبک نهاد، که این نظریه دور از حقیقت هم نیست و نظر خود من هم موافق با این ایده است.

اما آنچه که ما امروز داریم همین عوامل یاد شده است و ما (سنتور نوازان) به علت وجود همین تفاوتهای اندک بین شیوه ی سنتور نوازی اساتید، هر کدام از شیوه ها را اصطلاحا (به درست یا به غلط) سبک نوازندگی آن اساتید می گوییم.

کلاس آموزش آواز پاپ



:: بازدید از این مطلب : 171
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 9 شهريور 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vavmusic

زمانی که ما سعی می کنیم یکی از سبکها را و فقط یکی را، هم برای نوازندگی و هم برای شنیدن انتخاب کنیم طبیعی است خود را از ویژگی های خوب دیگر سبکها محروم کرده ایم. آیا نمیتوان بی تعصب از تمامی شیوه ها و سبکهای نوازندگی لذت برد؟ من فکر می کنم این موضوع ارتباط به دیدگاه یک نوازنده و اطلاعات و سواد او نسبت به موسیقی دارد.

وجود حداقل چند مشخصه به صورتی که من استنباط کردم میتواند باعث تغییر در نوع نوازندگی سنتور نوازان و سونالیته سازی آنها و نهایتاٌ شیوه وسبک نوازندگی ایشان شود:

۱-نوع و کیفیت و چگونگی صدادهی سنتور: این موضوع را میدانیم که قطعات امروزی را کمتر می توان با سنتور های قدیمی نواخت چرا که بطور طبیعی و آنگونه که انتظار می رفت کیفیت و صدا دهی سنتورهای ساخته شده رفته رفته با قطعات ساخته شده توسط سنتور نوازان ، پیشرفت تقریباٌ پا به پایی داشته است تا جایی که قطعات پیشرفته ی ساخته شده برای سنتور دارای تناسبی قابل قبول با سازهای ساخته شده است. بنابراین نوع سنتور تا حدی می تواند تعیین کننده ی نوع نوازندگی گردد و باز در نهایت متمایل شدن نوازنده به سبکی خاص.

آموزشگاه موسیقی

۲-استفاده دائم از تکنیکهای مضرابی خاص برای بیان بعضی از حالات و در مواردی استفاده از دست بدون مضراب جهت خفه کردن صدا یا ایجاد لرزش (ویبره) و امثال آنها، که مجموعاٌ باعث ایجاد لحنی متفاوت می گردد و استفاده ی همیشگی نوازنده از آنها به تدریج معرف سبک نوازنده می شود. البته زمان و چگونگی استفاده از این تکنیکها نیز در تغییر شیوه ی بیان مطلب تاءثیر بسزایی دارد بنحوی که شیوه ی نوازندگی دو نوازنده را بطور محسوس از یکدیگر متمایز می کند.
۳-و دیگر چگونگی اجرای ردیف که فکر می کنم این موضوع رابطه ی مستقیمی با درک نوازنده از ردیف دارد. کما اینکه اجرای ردیف خواه توسط اساتید قدیم و خواه اساتید وقت کاملاٌ قابلیت باز شناختن از یکدیگر را دارند، بدین معنی که معلوم می شود نحوه ی بیان ردیف و چگونگی صدا گرفتن و سونالیته ساز اساتید با توجه به مهارت و سلیقه و درک ایشان متفاوت است که این امر تحقیقاٌ ساز ایشان را به سوی سبکی خاص سوق می دهد.

اگر بی تعصب و واقع گرا بنگریم هیچ سبک و شیوه ی نوازندگی را نمی توانیم کاملاٌ رد کنیم و یقیناٌ نمی توانیم یکی و فقط یکی از آنها را بعنوان بهترین انتخاب کنیم (فرض بر اینکه عامل سلیقه دخالتی نداشته باشد) چرا که بالاخره هر سبکی با نگاه دقیق می تواند حداقل یک خصیصه ی خوب و پسندیده و قابل قبول داشته باشد و البته حداکثر دهها خصیصه ی خوب.

کلاس آموزش آواز کلاسیک

یکی پایوری می زند یکی مشکاتیانی و دیگری به سبک مجید کیانی! یک نوازنده سنتور باید به کدام یک از این سبکها بنوازد و از کجا این سبکها را از هم باز شناسد. روشن است شاگرد سبکی را خواهد نواخت که استاد او به او دیکته می کند و طبعا ٌ مطابق سلیقه ی استادش ساز خواهد زد.

نتیجه می گیریم ریشه یابی این موضوع از اساتید و معلمین آغاز می شود که اذهان شاگردها را به چه سمت و سوقی راهبری می کنند. اخلاقی که معمولاٌ اساتید و معلمین دارند نسبت به شیوه ی تدریسشان و اینکه شاگرد باید مطابق سلیقه و سبک مورد نظر ایشان ساز بزند تعصب به خرج می دهند.

بطوریکه بیشتر کسانی که در کلاسهای متفاوت نزد اساتید مختلف رفته اند و کلاسهای ایشان را از نزدیک دیده اند، دیده شده است که اکثراٌ شاگردی که در کلاس صحبت از سبک دیگری کند و یا تمایل به شیوه سنتور نوازی دیگری را از خود بروز دهد مورد نکوهش قرار میگیرد (تجربه شخصی) و معمولاٌ در آن
کلاسها شروع می کنند به بر شمردن اشکالات و نواقص سبکهای دیگر بطوریکه شاگردان اینگونه نتیجه گیری می کنند که پس سبکی که ما می نوازیم بهترین سبک است و به دنبال کلاس دیگری با استاد دیگری (احیاناٌ با شیوه و سبک خاص دیگری )نمی روند.(حداقل تا مدتها)

کلاس آموزش آواز



:: بازدید از این مطلب : 197
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 9 شهريور 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vavmusic

سبک مقوله ای است که در تمام رشته های هنری مطرح است. بطور مختصر می توان به شیوه ای که معمولا هنرمندان برجسته در خلق یا ارائه ی کارهای خود اعمال می کنند و اغلب وجه تمایز مشخصه ای با دیگر شیوه ها دارد را سبک نامید. در موسیقی نیز در چند شاخه سبک جلوه گری می کند مانند نوازندگی، آهنگسازی و تنظیم که در این مقاله سعی بر آن دارم تا پیرامون سبک نوازندگی در سنتور نکاتی را اشاره کنم.

می دانیم که در موسیقی عنصر صدا نسبت به عامل سبک تقدم و برتری دارد پس طبیعی است که طبق قاعده اول باید به مقوله ی صدا (آهنگ یا ملودی) پرداخت سپس به موضوع سبک.

آموزشگاه موسیقی

اگر موضوع اول یعنی پرداختن به ملودی را کنار بگذاریم به این نکته ی بدیهی پی می بریم که وجود تنوع در سبکها، باعث ایجاد تنوعی چشمگیر در طریقه ی نوازندگی اساتید فن شده است که با اقرار می توان گفت لطف نوازندگی و شنیدن ساز اساتید وابسته به همین تنوع در سبکهای نوازندگی ایشان است.

در سنتور نوازی قدیم می توان به چند سبک اشاره کرد: سبک حبیب سماعی، منصور صارمی، فضل ا… توکل، مجید نجاهی و حسین ملک. و از نوازندگان بعد از آنها می توان به سبک فرامرز پایور، مجید کیانی، پرویز مشکاتیان و اردوان کامکار اشاره نمود.

هدف این گفتار تعریف دقیق سبک و سبکهای نوازندگی نیست که آیا به طور یقین طریقه ی نوازندگی نوازندگان نام برده شده را اصولاً می توان سبک نامید یا خیر؟ که این مقوله حوصله و بحثی جدا را می طلبد. امروزه آنچه در بین نوازنگان سنتور بحث و گفتگو می شود راجع به نوع نوازندگی و به اصطلاح آنها، سبکهای نوازندگی است.

بدیهی است تمامی این سبکها (با پیش فرض اینکه تمامی آنها را به عنوان سبک بشناسیم) از نقاط مشترک و متفاوتی برخوردار هستند.

کلاس آموزش آواز سنتی

اغلب مابین نوازندگان سنتور این جدل حاکم است که کدام نوازنده و کدام سبک بهترین است. طبیعی است نوازندگانی که مثلاً با سبک فلان استاد کار کرده اند رأی را به استاد خودشان و سبک وی می دهند.

شاید به عنوان یک حکم کلی بتوان پذیرفت که هیچ سبکی در هیچ رشته ای بصورت کاملاً بی عیب و نقص وجود ندارد که آنرا بتوان کاملترین سبک دانست. بلکه اینطور استنباط می شود که تمامی سبکها در تمام رشته ها مکمل یکدیگر هستند و هر کدام از آنها از نقاط قوی و ضعیفی برخوردار می باشند.

جدای از این مسئله که انتخاب سبکی خاص به سلیقه ی نوازندگان برمی گردد پا فشاری بر این که سبکی که مورد انتخاب مثلاً فلان نوازنده است بهترین سبک و سبک های دیگر دارای نقصان کم و بیش فراوانی هستند منطقی به نظر نمی رسد.

دور از ذهن نیست که آنقدر که برای ما سبک نوازنده مهم شده است، چیزی که مینوازد مهم نیست بدین معنی که معمولاً عادت شده نوازنده ای که میخواهد بنوازد از او سوال می شود “چه سبکی میزنی؟” بعد به هنرنمایی او گوش می کنیم و این کار چه بسا ذهنیت ما را نسبت به آنچه که اجرا کننده می نوازد تغییر می دهد و اغلب اوقات اگر سبکی که او می نوازد مورد علاقه ی ما نباشد با اکراه آن را می شنویم و ذهن ما بیشتر مشغول این است که نوازنده را قانع کنیم از سبک خود دوری کند و سبکی که ما می پسندیم را (به دلایلی که ما میدانیم) دنبال کند و طبیعی است دیگر تمرکز کافی برای گوش سپردن به اجرای نوازنده وجود نخواهد داشت.

سعی من از نوشتن این مقاله رساندن این موضوع است که: البته که سبک نوازندگی بسیار مهم است و تعیین کننده ی تنالیته ی ساز نوازنده و احتمالاً نوع قطعاتی است که با آن سبک می توان اجرا کرد می باشد ولی موضوع مهمتری که میخواهم به آن اشاره کنم و در ادامه مطلب به آن برسم این است که نوازندگان “چه” می نوازند؟ (حال با هر سبکی)

کلاس آموزش آواز پاپ

می توانم این گونه تشبیه کنم که سبکهای نوازندگی مانند اشکال مختلف ظروف می باشند و آنچه که نوازنده می نوازد حکم چیزی را دارد که درون آن ظرف است. از آنجائیکه ما (ایرانیها) تحت شرایط حاکم عادت کرده ایم همیشه بر سر شکل ظروف با هم جدل کنیم تا بر سر آنچه محتوای ظرف است.

بنابر این آنچه در طول زمان حاصل شد این است که با وجود همه جدلها بر سر شکل ظاهری ظروف (سبکها) نه تنها به نتیجه ی متفق القولی در این زمینه نرسیدیم (که دور از انتظار هم نبوده چرا که این مسئله جدا از بحث فنی آن تا حد زیادی تابع سلیقه است) به محتوا هم توجهی نشد، یعنی دست آخر دست خالی از این که نه سبکی را توانسته ایم به عنوان ایده ال ترین سبک برگزینیم نه محتوای موسیقی مان را پربار تر کرده ایم.



:: بازدید از این مطلب : 165
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 9 شهريور 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vavmusic

مراسم عروسی یکی از مهمترین وقایع زندگی هر فردی محسوب می شود. ما انسان ها تمایل زیادی به جاودانگی داریم و در نتیجه با تهیه عکس و فیلمبرداری از مراسم ازدواج خود در آتلیه عروسی و در حین مجلس آن را تبدیل به خاطره ای همیشه زنده می کنیم که در طول زندگی بتوانیم به آن رجوع کنیم و دوباره لذت این خاطره دوست داشتنی را برای خود زنده کنیم. به این دلیل عکاسی و فیلمبرداری از مراسم عروسی و انتخاب آتلیه عروسی مناسب بسیار اهمیت دارد.

فیلمبرداری و عکاسی از مراسم عروسی یکی از بخش های مهم آن است. استخدام یک عکاس و یا فیلمبردار و یا همکاری با یک آتلیه عروسی امری است که هزینه بالای خود را دارد و با بودن انواع و اقسام آتلیه ها، انتخاب یک فیلمبردار و عکاس حرفه ای که بتواند مراسم شما را به خوبی ثبت کند باید به دقت انجام شود و برای آن باید وقت گذاشت. این مقاله شما را با نحوه انتخاب صحیح آتلیه و عکاس مراسم ازدواج آشنا می کند.

خدمات مجالس در تهران

اقدامات لازم برای انتخاب آتلیه عروسی

برای انتخاب یک آتلیه عروسی مناسب و یک عکاس و فیلمبردار حرفه ای که بتواند مهمترین لحظات زندگیتان را در تصویر ها ثبت کند باید سه کار کلی را دنبال کنید. که در مقاله های بعدی هر کدام را بیشتر برای شما باز کرده و مفصل همه آن ها را برای شما توضیح خواهیم داد.

اولین اقدام شما باید پیدا کردن آتلیه و عکاسانی باشد که کار آن ها منطبق بر سلیقه شما باشد و به اصطلاح بگویید که کار آنها را قبول دارید. در مقاله بعدی به صورت مفصل تر این موضوع بحث خواهد شد.

تشریفات مجالس در تهران

دومین اقدام شما رفتن به آتلیه های انتخابی خود و مصاحبه با مالکان آتلیه ها و در صورت امکان مصاحبه با عکاسان و فیلمبرداران است. بدین منظور باید بتوانید در این دیدارهای خود، با توانایی عکاسان آشنا شوید. با ما همراه باشید تا در مقاله بعدی خود این مبحث را بیشتر باز کرده تا بتوانید بهترین نتیجه را از این دیدارها به دست آورید.

بعد از پیدا کردن آتلیه ها و عکاسان و دیدار با آنها، نوبت به انتخاب بهترین گزینه برای مراسم عروسی خود می رسد. اینجاست که توجه به چند نکته کوچک می تواند شما را در این انتخاب یاری کند. در مقاله بعدی این نکات به صورت کامل بررسی می گردند.

تشریفات عروسی در تهران



:: بازدید از این مطلب : 173
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 4 شهريور 1396 | نظرات ()